خلاقيت در زيبا سازي شهري

خلاقيت در زيبا سازي شهري


شهر يك اثر هنري بزرگ است كه آفريننده گاني به وسعت خود و به تعداد جمعيتش دارد. در حقیقت هدف غايي يك شهر ايجاد محيطي خلاق و پرورنده براي مردمي است كه در آن زندگي مي كنند. چنين محيطي با گوناگوني بسيار، آزادي انتخاب به افراد مي دهد و زمينه ی خلاقيت را فراهم مي آورد، فضاي شهر حداكثر ارتباط را با مردم و زيست گاه پيرامونشان برقرار مي سازد و تنها يك وسيله براي در اختيار گذاردن تمام اين ها در دست دارد. امكانات مناسب شهري. 
در فضاي ميان ساختمان ها و بناها، عناصر مكملي نياز است تا زندگي شهري را سامان بخشد، تجهيزاتي كه هم چون اثاث يك خانه، امكان زندگي را در فضاي محصور ميان سنگ و بتن و شيشه فراهم آورد. بسياري از ما در شهرها زندگي مي كنيم، ولي هنگامي كه با كمي دقت به اطراف خود نگاه مي كنيم، در مي يابيم شهرها تنها نازيبايي ها را به نمايش گذاشته اند. با آغاز روز و خروج از خانه با كوچه ها و خيابان هایی رو به رو می شویم که با وجود زحمات زیادی که برای بهتر و تمیز تر شدن آن انجام مي شود در انتهاي روز، تمامي سطح كوچه و خيابان ها پر از زباله مي شود. جدای از این امر تا چه اندازه به زیبایی شهرها توجه شده است. كم تر كوچه و خياباني را مي توان يافت كه با گل و گياه و یا با مبلمان مناسب و سازگار با محیط آراسته و پرداخته شده باشند و یا دست کم با نظمي در خور تحسين آراسته شده باشد، به گونه یي كه با عبور از آن، روح انسان تلطيف يابد.

در نماي ساختمان ها خبري از به كارگيري فضاي سبز نيست و بسياري از مردم اطلاعاتي در خصوص زيبا سازي و طراحي فضاي سبز ندارند و خلاصه ی كلام آن كه خبري از خلاقيت انسان ها براي زيبا سازي شهر نيست. 
حال اين سؤال در ذهن ما شكل مي گيرد كه چرا كوچه ها و خيابان ها نازيبا هستند؟ شايد چندين علت وجود دارد. نخست آن که روشي براي مشاركت دادن مردم در زيباسازي شهري طراحي نشده است. یعنی به طور ساده باید گفت نقش و نظر مردم بومی و یا مقیم شهر و محله ی مورد نظر هیچ دخالتی در ایجاد فضای شهری ندارد. 
دوم این که مردم از آموزش هاي لازم براي يك زندگي شهروندي موفق برخوردار نشده اند. از سوی هیچ مؤسسه و ارگانی برای آموزش شیوه ی شهروندی، شهر نشینی و فرهنگ شهرنشینی هیچ گونه اقدام در خور توجه، مؤثر و مناسبی صورت نگرفته است. کسی که از روستا به شهر و یا از شهری کوچک به یک شهر بزرگ و یا حتا از شهری به شهر دیگر می رود هیچ آشنایی با نحوه ی زندگی، نوع امکانات و یا هر گونه اطلاعات اولیه برای بهتر زیستن در محیط جدید را ندارد. در دنباله ی این امر و به طبع مردم هنوز به نقش زيبا سازي شهرها و تأثيرات رواني آن بر جسم و روان خود اطلاع ندارند. 
به چه دلیل یک شهر قابلیت جذب گردش گر بیشتری نسبت به شهری با امکانات مشابه دارد؟ این عدم آموزش و بی اطلاعی تا آن جاست که مردم گاهي زيباسازي شهرها را با چراغاني كردن و مصرف بي رويه ی برق مترادف مي دانند و مهم ترین مورد این که فرصتي براي خلاقيت انسان ها براي زيباسازي شهرها در نظر گرفته نشده است. هنگامي كه از يك مجتمع مسكوني و يا منزل شخصي خود خارج مي شويم و به داخل كوچه مي رويم در مي يابيم كه به محيطي قدم گذاشته ايم كه ديگر كسي در فكر زيبا نمودن آن نيست و شهرداري نيز از منابع انساني كافي براي حضور در تمامي اجزاي شهر برخوردار نيست و چه بسا براي حضور در تمامي قسمت هاي شهر، نياز به لشكري بي كران از انسان هاست كه امكان تأمين آن نيز مقدور نخواهد بود و تنها بايد روشي جديد براي مشاركت مردم در زيبا سازي كوچه ها خلق كرد. 
يكي از پيشنهاداتي كه مي توان براي خلاقيت در زيبا سازي و طراحي فضاي سبز كوچه ها مطرح نمود، ايجاد مديريت كوچه ها و خيابان هاست. این امر از راه های گوناگون صورت می پذیرد. یکی از این راه ها گرافیک محیطی است. گرافیک‌ محیطی‌ از کلیه‌ ی علائم‌، تابلوهای‌ و چراغ ‌ها، از شکل‌ و رنگ‌ و طرح‌ و خط و نوشتار بهره‌ می‌گیرد و اگر با معیارهای‌ درست‌ استوار باشد می‌ تواند ارتباط های‌ اجتماعی‌ مردم‌ را تسهیل‌ کند، ایمنی‌ و جریان‌ ترافیک‌ را بهبود بخشد، مردم‌ را از امکاناتی‌ که‌ شهر در اختیارشان‌ می‌گذارد آگاه‌ کند، به‌ رفع‌ نیازهای‌ اجتماعی‌ مردم‌ با ایجاد ارتباط با محیط اطراف‌ به وسیله‌ ی مشخص‌ کردن‌، راهنمایی و اطلاع ‌رسانی‌کمک‌ کند، با ایجاد مناظر زیبای‌ بصری‌ در محیط به‌ سلامت‌ ذهنی‌ مردم‌ یاری‌ رساند. عوامل‌ اصلی‌ بیان‌ در گرافیک‌ محیطی‌ را می توان این گونه بر شمرد. 
پوستر، علائم، تابلوهای‌ راهنمایی‌ و رانندگی، علائم‌ نورانی‌ (نئون ها)، تبلیغات‌ روی‌ وسایل‌ نقلیه، طراحی‌ محیطی‌ پارک ‌ها، طراحی‌ محیطی‌ مراکز فرهنگی‌ و تفریحی، تابلوهای‌ سردر فروش گاه ها، مغازه ‌ها، سینماها و کلیه‌ ی سازمان ‌ها و مؤسسات‌ دولتی‌ و خصوصی، انواع‌ تابلوهای‌ تبلیغاتی‌ مانند: بیل‌ بورد، چهار وجهی‌، سه‌ وجهی‌، سه‌ بعدی‌، دیجیتالی‌. 
از آن جا که‌ همه‌ ی این‌ عوامل‌ در محیط داخل‌ شهر انجام‌ می‌ گیرد. بنابراین‌ باید بین‌ آن ها و شهر، هم آهنگی‌ ایجاد گردد و طراحان‌ گرافیک‌ محیطی‌ با مهندسین‌ شهرساز از نزدیک‌، تشریک‌ مساعی‌ داشته‌ باشند. باتوجه‌ به‌ این که‌ در شهرهای‌ بزرگ‌ علاوه‌ بر ساکنین‌ دائمی‌ آن ها، انبوه‌ قابل‌ ملاحظه ‌یی‌ از مردم‌، جهت‌ انجام‌ کارهای‌ اقتصادی‌، تجاری‌، بهداشتی‌ و . . . نیز مرتب‌ در حال‌ آمد و رفت‌ می‌ باشند، گرافیک‌ محیطی‌ باید به‌ نوعی‌ نقش‌ خود را ایفا نماید تا افراد در این‌ محیط در برقراری‌ ارتباط و گذراندن‌ امورشان‌ مشکلات‌ کم تری‌ داشته‌ باشند. هنرهای‌ تجسمی‌، تجلیات‌ عالی‌ زبان‌ بصری‌ هستند و بنابراین‌ ابزارهای‌ آموزشی‌ اند که‌ قیمتی‌ بر آن ها متصور نیست‌. اکنون‌ وظیفه‌ ی گرافیک‌ محیطی‌ این‌ است‌ که‌ از نظر اجتماعی‌ پیام‌ مفیدی‌ برساند و هم‌ چشم‌ را به‌ واسطه‌ ی آن‌، ذهن‌ را جلب‌ کند و در نتیجه‌ نظم‌ لازم‌ را برای‌ دیدن‌ آن‌ سوی‌ سطوح‌ چیزهای‌ قابل‌ رویت‌ به‌ ذهن‌ بدهد و در شناخت ‌ارزش‌ های‌ لازم‌ برای‌ یک‌ زندگی‌ کامل‌ و لذت‌ بردن‌ از آن‌ راهنماییش‌ کند.
دومین راه برای زیبا سازی شهرها استفاده از رنگ است. رنگ یکی از جنبه های مهم زندگی شهری است. رنگ از جمله خصوصیاتی است که در کنار شکل، ابعاد، جنسیت و بافت هر شی، حجم یا فضای آن را به ما می شناساند. در محیط شهری رنگ را همه جا می توان دید؛ در بدنه و نمای ساختمان ها، پوشش بام، کف سازی ها، مبلمان شهری، فضا ی سبز، خودروها و حتا آسمان شهر و نیز رنگ آمیزی لباس افراد که همه گی نقش مهمی در تعیین چهره ی رنگی شهر دارند. برای مثال در جامعه ی ما رنگ های تیره و کدر، رنگ های غالب هستند که مسلمن شهرهای ما را متفاوت از شهرهایی می کند که مردم آن تمایل به رنگ آمیزی های تند و شاد دارند. رنگ ها نه فقط از نظر زیبایی بخشیدن به دنیای اطراف ما اهمیت دارند، بلکه تأثیرات عاطفی روانی قوی نیز بر اشخاص می گذارند. فضاهای تیره و ناهم گون، افراد را دچار افسرده گی و فشارهای روانی ناخواسته می کند، در حالی که خود افراد نیز از دلایل واقعی آن با خبر نیستند. از رنگ می توان در طراحی فضا بهره ی فراون برد. رنگ به کاهش خسته گی و برانگیختن چشم کمک می کند. رنگ ها زمینه ی متنوعی از فضاها را در ساعات مختلف روز پدید آورده و در هر ساعت، سایه روشن های جدیدی به وجود می آورند و فضا را متنوع و سرزنده می کند. ضمن این که با استفاده از رنگ می توان به فضا یک پارچه گی و وحدت بخشید یا آن را متمایز و قابل شناسایی نمود. رنگ ها معانی نمادین دارند و حتا در تصورات ذهنی ما نیز هر بنا با رنگ های خاصی تداعی می شود. شهرهای ما یک بوم رنگی بی هویت و مغشوش هستند که تنها موجب افسرده گی، روان پریشی و عصبیت افراد جامعه می شوند. 
در جامعه ی ما حساسیت افراد نسبت به فضا از میان رفته و افراد فاقد نگرشی منسجم در مورد چگونه گی نمود فضاها هستند. در شهرهای ما هیچ گونه اصول و مبانی مدونی برای محیط های شهری وجود ندارد تا محیط، اقلیم و فرهنگ مان و بر اساس اصول و طراحی رنگ بتوان مدیران، طراحان و حتا مردم را در انتخاب رنگ های مناسب برای محیط زندگی شان هدایت کرد. شهرهای امروز ما نیازمند نگرشی جامع نسبت به مسئله ی رنگ هستند تا در کنار سایر مسایل شهری، رنگ نیز طراحی شده و سازماندهی یابد. در نتیجه در فضاهای شهری با نوعی اغتشاش رنگی مواجهیم. رنگ هایی که نه مکمل یک دیگرند و نه از قانون رنگی خاصی پیروی می کنند.
اما یکی از مؤثرترین، بهترین و مانده گارترین روش ها برای زیبا سازی شهر استفاده از مبلمان شهری است. مبلمان شهری به مجموعه یی از اجزا گفته می شود که طبق تعریف این گونه هستند. اين اجزا، جريان حركت، سكون، تفريح و اضطراب را در شهر تنظيم مي كنند و به آن روح مي بخشند. اثاثه، تجهيزات يا مبلمان شهري، خياباني يا فضاي باز اصطلاحات رايج اين تسهيلات و امكانات هستند. اين تسهيلات نام های گوناگونی هم چون «مبلمان خياباني»،«مبلمان همه گاني» با «مبلمان فضاي باز» معروف هستند. «اثاثه، جمع اثاث به معناي وسايل و لوازم زندگي است. تجهيزات، جمع تجهيز، در مفهوم آراستن و بسيج كردن و بيشتر به وسايل و ساز و برگ نظامي اطلاق مي شود. مبلمان واژه یی مناسب به معناي مجموعه اثاثه و دكوراسيون يك محل است.» رايج ترين تركيب فوق «مبلمان شهري» است كه مي تواند در بردارنده ی مفاهيم ضمني نيز باشد. دامنه ی مفهومي و كاربردي اين واژه بسيار گسترده است. مبلمان شهري به مجموعه ی وسيعي از وسايل، اشيا، دست گاه ها، نمادها، خرده بناها، فضاها و عناصري گفته مي شود كه چون در شهر و خيابان و در كل در فضاي باز نصب شده اند و استفاده ی عمومي دارند، به اين اصطلاح معروف شده اند. امروزه مشكل اصلي شهرهای ما چه کوچک و چه بزرگ در دو بعد حركت شهري چه سواره و پياده و مشكلات ادراك و رفتار در منظر شهري قابل بررسي است. بنابراين وظيفه و مسئوليت خطيري براي برنامه‌ ريزي، ساماندهي، آرام‌ سازي و به سازي فضا و تجهيزات شهري بر دوش مسئولين، مديران، طراحان و هنرمندان ايراني مي باشد. ساختار برنامه یي كه مي تواند شهر را از هر دو بعد منظر شهري و حركت در شهر ساماندهي نمايد به دو بخش اصلي تقسيم‌ بندي مي شود. 
1- طراحي محيطي و نماي شهري: 
فضا سازي، محوطه سازي، كف سازي، پياده‌ راه‌ سازي، نقاشي ديواري، مرمت، نور پردازي، پاك سازي جداره ‌هاي شهري و نما سازي، احيای بافت هاي با ارزش تاريخي، فرهنگي، معماري و كاربردهاي شهري، آرام‌ سازي.
2- مبلمان و تجهيزات شهري: 
شامل كليه ی ملزومات و اثاثيه ی شهري كه در محيط شهر قرار مي گيرند و به بيش از يك سد عنوان تقسيم بندي مي شود؛ از نرده و ميله‌ هاي راه بند و روشنايي گرفته تا ايست گاه هاي اتوبوس، سرويس هاي بهداشتي، تابلوها، بيلبوردهاي تبليغاتي، سطل زباله و پل هاي عابر پياده. که می توان آن ها را به چهار گروه تقسیم کرد. 
الف) مبلمان خياباني، ب) مبلمان پاركي، ج) مبلمان ترافيكي، د) سازه‌ هاي اطلاع رساني و تبليغاتي. 
امروزه تجربه و كاربرد عناصر شهري نشان داده كه استفاده از تجهيزات و مبلمان مناسب تا چد مي تواند اثر مثبتي بر روي شهروندان و استفاده كننده گان 
از محيط هاي شهري داشته باشد. به طور مثال طراحي نشيمن مناسب به مردم اين امكان را مي دهد كه در فرصت هاي لازم از نشستن و ديدن فضاي شهري لذت برده و حتا ارتباط اجتماعي و كلامي با يك ديگر برقرار نمايند. پژوهش هاي شهري و زيست محيطي نشان مي دهد كه استفاده كننده گان و عموم مردم خواستار چند منظوره بودن تجهيزات شهری و زيبا سازي هرچه بيشتر آن هستند به طوري كه به صورت يك سمبل يا نماد و حجم شهري در آمده و متناسب با طراحي زيباي اتومبيل ها و محصولات مدرن به توقعات زيبايي شناسانه ی مردم و نيازهاي دنياي امروز نيز جواب دهد. به همين دليل در سراسر جهان مطالعات و مسابقات بسياري در زمينه ی طراحي بهينه ی مبلمان شهري صورت مي گيرد. 
اما یکی از نکات مهم و قابل توجه در زمینه ی طراحی مبلمان شهری که در کشور ما نادیده گرفته شده است و باعث کم اهمیت شدن مبلمان شهری و یا بی توجهی به اثرات ژرف این مقوله نشود پرداختن كلي به فضاهاي شهري و همه چيز را با يك ديد نگاه كردن به معناي نفي تك تك ارزش ها مي باشد. شايد بنيادي ‏ترين اقدامي كه مي تواند در كنار ساماندهي مبلمان شهري، بافت شهر را از نظر كيفي به وضعيت مطلوب نزديك سازد، رعايت مواردی هم چون تهيه ی الگوها، ضوابط قابل انعطاف و سنجيده براي به سازي و توسعه، آينده نگري هوش مندانه. 
ما بايد آينده نگری کنيم و آينده نگری نياز به کوشش سه گانه دارد. پژوهش گری، سياست گزاری و برنامه ريزی.

آخرین مطالب
آمار بازدیدکنندگان سایت
1245181
امروز
دیروز
هفته جاری
هفته گذشته
ماه جاری
ماه گذشته
بازدید کل
116
401
1396
1239482
11016
15244
1245181

آی‌پی شما: 18.219.73.146
امروز: جمعه، 28 ارديبهشت 1403