چرا اژه‌ای سیاست تواب‌سازی لاجوردی را ادامه می‌دهد؟

بعد از آخرین سخنرانی غلام حسین اژهای، رئیس قوه قضائیه که از زندانیان سیاسی قبل از انقلاب ۵۷ خواست که در زمینه توبه پذیر کردن زندانیان، به خصوص بازداشت اعتراضات اخیر به دستگاه قضایی کمک کنند، بار دیگر سیاست تواب سازی زندانیان سیاسی و عقیدتی بر سر زبان ها افتاد.


رسانه های منتقد از امکان استفاده از روش های شکنجه دهه شصت با هدف شستشوی مغزی بازداشتشدگان اخیر و سیاست توابسازی سخن میگویند.
روشی که در آن از انواع روش های شستشوی مغزی و شکنجهه ا تحت عنوان «تعزیر» برای «احراز توبه» استفاده می شود.
اژه‌ای با یادآوری نقش اسدالله لاجوردی، رئیس پیشین زندان اوین و دادستان تهران گفت: «من در اوایل انقلاب شاهد بودم که شهید لاجوردی شبانهروز خود را صرف تربیت و اصلاح زندانیان میکرد و در این راه مجاهدتها به خرج می داد.»
اژه‌ای در دو سال گذشته نیز از امکان «توبه» زندانیانی که «فساد» می کنند، سخن گفته بود.
جمهوری اسلامی، زندانیان سیاسی و عقیدتی را «زندانیان امنیتی» می خواند.
رسانه های دولتی خبر دادند که رهبر جمهوری اسلامی، موافقتش را با پیشنهاد قوه قضائیه برای عفو و تخفیف مجازات ده ها هزار نفر از متهمان و محکومان اعلام کرده است، اما این «عفو و تخفیف مجازات» مشروط به ابراز ندامت زندانیان است. قوه قضائیه می گوید که «عفو و تخفیف مجازات»‌ها برای بازداشتشدگان اعتراضات اخیر در ایران است.
نهادهای حامی حقوق بشر، این حرکت را نمایشی خواندند. عفو بین الملل، این تصمیم رهبر جمهوری اسلامی را برای فرونشاندن اعتراض های بین المللی دانسته و سازمان حقوق بشر ایران نیز آن را حرکتی تبلیغاتی و ریاکارانه خوانده بود.
براساس تعاریف، توابسازی، سیاستی بود که در زندانهای دهه شصت توسط بازجویان و مدیران زندانها اجرا میشد، در این فرایند زندانی بعد از گذراندن شکنجه های متعدد، از اعمال گذشته اش به اصطلاح «توبه» می کرد. همچنین زندانی وادار می شد تا گذشتهاش را نفی کند و حتا در شکنجه و اعدام دوستان و همفکران سابق خود سهم بگیرد. در اقرارهای تلویزیونی شرکت کند و برای هم رزمان یا هم عقیده‌‌های سابقش سخنرانی کند و از گذشته ابراز «توبه» و پشیمانی کند.
چرا تواب سازی؟
آیت اله سیدمحمد بهشتی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی برای مقابله با مخالفان جمهوری اسلامی گفته بود: «چنانچه بخواهید ریشه‎ منافقین و گروه‎های معاند را خشک کنید، باید از کسانی استفاده کنید که با عقیده‎ آن‌ها آشنایی کامل داشته باشد.»
به همین منظور او و همفکرانش تلاش کردند که از زندانیان سابق برای مقابله با زندانیان سیاسی و عقیدتی استفاده کنند.
به نظر می رسد که دلیل روی آوردن اژه‌ای به «زندانیان مجاهد دوره شاه» برای «احراز توبه» از بازداشتشدگان اعتراضات اخیر، ریشه در همین نگرش داشته باشد.
اسدالله لاجوردی از زندانیان سابق در دوره محمدرضا شاه پهلوی که به خاطر شرکت در ترور حسن‌علی منصور یکی از نخستوزیران دوره شاه، مدتی در زندان بود و با کمونیست های مخالف شاه نیز روابطی داشت، برای گرفتن پست دادستان انقلاب اسلامی در زندان اوین انتخاب شد.
اسدالله لاجوردی، وظیفه داشت تا سیاست توابسازی و سرکوب گسترده زندانیان سیاسی عقیدتی و به خصوص مجاهدین خلق را اجرا کند.
ارتباط توابسازی و شستشوی مغزی
هما کلهری یکی از زندانیانی است که به خاطر همکاری با یک گروه کمونیستی به نام «سازمان راه کارگر» در دهه شصت بازداشت شد. او کتابی به نام «تابوت زندگان» نوشته است که در آن به شرح مراحل «توابسازی» در زندان های دهه شصت میپردازد. وی در کتابش نوشته است که برای گذراندن دوره محکومیتش در«تابوت» یا «اتاق قبر» نشانده میشد تا سرانجام به عنوان یک «تواب» از گذشته اش ابراز ندامت کند. به این ترتیب او از نقش زندانی به نقش زندانبان و سرپرست بند زندانیان تغییر هویت داد.
خانواده هما بعد از آزادی وی با مشاهده رفتارهایش به هما میگویند که وی در زندان تحت شستشوی مغزی بوده است.
محمدرضا حسینی از نویسندگان کیهان لندن، در نقد کتاب وی از اصطلاح «شستشوی مغزی خشن» برای توابسازی زندانی سخن می گوید. به نوشته وی، «شستشوی مغزی‌‌ای که در زندانها اعمال می شود از نوع خشن و همراه با انواع شکنجه ها و محدودیت ها با ایجاد مصنوعی «بحران هویت» و به قصد ایجاد مصنوعی «هویت جدید» و جایگزینی آن به جای هویت اصلی زندانی اجرا می شود.»
بحث «توبه» هر چند ریشه مذهبی دارد اما روش های توبه پذیرکردن زندانیان با بهکارگیری تکنیک های شستشوی مغزی خشن انجام می شود.
ادوارد هانتر، روزنامهن گار برای اولین بار از اصطلاح «شستشوی مغزی» برای توصیف چگونگی به وجود آمدن حکومت کمونیستی در چین برای وادار کردن مردم به همکاری با این نوع حکومت استفاده کرد، به عبارتی شستن مغز برای توصیف پذیرش اجباری مردم برای حمایت از دولت مائویست چین استفاده شد.
در فرایند «شستن مغز» در دولت مائو، شهروندان چینی از افرادی به اصطلاح «مرتجع» به افرادی «درست فکر» تبدیل می شدند، به این معنا که از سنتهای گذشته ناشی از ارزشهای فرهنگ کهن دست می کشیدند و به ارزشهای کمونیستی پایبند می شدند.
اتاقی شبیه تابوت، دو روایت از زندان های چین و ایران
این اتاق ها با هدف از بین بردن یکپارچگی روحیروانی فرد زندانی و درهم شکستن زندانی استفاده میشد.
محمدرضا حسینی در توصیف این روش می گوید که با اعمال بیشترین محدودیت ها و شکنجه های جسمی و روانی به زندانیان، همراه با ایجاد ترس، تحقیر، توهین، کتک، لگد، شلاق و ... برای ایجاد گسست در «یکپارچگی روانی» زندانی انجام می گرفت.
هما کلهری در شرح اتاق تابوت نوشته است که «اتاقک هایی کوتاه به شکل تابوت روباز با سه دیوار کوتاه ساخته بودند، کف هر قبر یک پتوی تاشده انداخته بودند، ما را مجبور کرده بودند هر روز پانزده ساعت از شش صبح تا فرا رسیدن خاموشی یعنی نُه شب رو به دیوار با چشمبند، بنشینیم ... رادیو داشت قرآن پخش می کرد ... با صدای خیلی بلند، آهنگران پرسوز و گداز نوحه می خواند ... تکرار و تکرار ... شب‌ها خاموشی که می زدند رادیوی لعنتی هم خفه می شد.»
البته چنین روش های شکنجه‌ای فقط محدود به جمهوری اسلامی نیست و حتا هماکنون نیز در کشور چین نیز در حال انجام است.
هو ژائو، پزشک و تمرینکننده فالون دافا از استان یوننان چین که به خاطر اعتقاد به روش معنوی فالون دافا از اکتبر تا نوامبر ۲۰۱۱ زندانی شده بود، در وبسایت مینگهویی در گزارش تجربهاش نوشته است: «سلول کوچکی که در آن محبوس بودم، محفظه‌ای به شکل تابوت بود که حدود ۱.۵ متر عرض و ۲ متر ارتفاع داشت. رخت‌خوابم در ساعت ۱۰ شب به داخل سلول آورده میشد و در ساعت ۶ صبح آن را میبردند. دستانم را در طول روز از پشت و در شب در جلو میبستند. زنجیرها همیشه با من بودند. پس از این‌که سایر بازداشتشدگان در صبح آنجا را ترک کرده و به کارگاه کار اجباری میرفتند، نگهبانان یک بلندگو در بیرون از سلول راه اندازی می کردند که با صدای شدیداً بلند، قوانین و مقررات زندان را بارها و بارها اعلام میکرد، این کار آنقدر ادامه داشت تا زمانی که زندانیان از یک روز کامل کاری برمی گشتند.»
هو ژائو نیز نوشته است که مأموران زندان بهطور عمدی او را تحت تزریق با مواد شیمیایی سمی و داروهای مخدر قرار دادند تا به جسم او آسیب برسانند، ثبات روحیروانیاش را از بین ببرند و اراده اش را تضعیف کنند.
گزارشهای پیروان فالون دافا از زندانهای چین نشان می دهد که مقامات حزب کمونیست چین از روشهای مشابه توابسازی برای پیروان فالون دافا استفاده می کنند و این روش را «تبدیل» مینامند؛ به این معنا که فرد بازداشتشده وادار میشود از عقاید خود به این روش معنوی دست بکشد و به طور کتبی و عملی تعهد بدهد که دیگر در این روش تزکیه نکند. به این ترتیب مقامات زندان از «فرد تبدیلشده» برای جاسوسی و شستشوی مغزی سایر پیروان فالون دافای بازداشتشده استفاده می کنند.
فالون دافا که فالون گونگ نیز نامیده میشود، یک روش معنوی تزکیه بدن و ذهن است که معتقد به اصول جهانی، حقیقت، نیکخواهی، بردباری است.
پیروان این روش معنوی به خاطر پایبندی به ایمان‌شان از سال ۱۹۹۹ م به این سو توسط حزب کمونیست چین آزار و شکنجه میشوند و به قتل میرسند.

آخرین مطالب
آمار بازدیدکنندگان سایت
1231803
امروز
دیروز
هفته جاری
هفته گذشته
ماه جاری
ماه گذشته
بازدید کل
357
1173
357
1221950
12882
16017
1231803

آی‌پی شما: 3.145.65.134
امروز: یکشنبه، 09 ارديبهشت 1403