روسیه در مذاکرات هسته‌ای وین به دنبال چیست؟

تاریخ پر فراز و نشیب رابطه سیاسی ایران و روسیه اگر چه به سده شانزدهم م و به زمانی باز می‌گردد که ایوان مخوف پس از سلسله جنگ‌ها با تاتارهای غازان که خود را میراث‌دار امپراتوری مغولان آلتین اوردا می‌دانستند

موفق به گسترش قلم‌رو روس‌های اسلاوتبار به بیرون از خان‌نشین کی‌یف و تأسیس دولت روسیه و شهر مسکو شد اما قریب به سه سده طول کشید تا دولت روسیه آنچنان در اوراسیا و به سوی قفقاز گسترش یابد و به همسایگی کوه‌های قفقاز برسد که ایران و روسیه در وضعیت همجواری یک‌دیگر قرار گیرند.
این همجواری همواره و از آشفتگی‌های پس از سقوط اصفهان در سال ۱۷۲۲ م تا جنگ جهانی دوم با دست‌اندازی روسیه و نگاه معطوف به گسترش سرزمینی نسبت به ایران همراه بوده که اوج آن را می‌توان در نیمه نخست قرن ۱۹ در طول دو سلسله جنگ منتهی به عهدنامه‌های گلستان در ۱۸۱۳ و ترکمنچای در ۱۸۲۸ م مشاهده کرد؛ دو سلسله جنگی که به از دست رفتن مجموعاً ۱۷ شهر و ۳۰۰ هزار کیلومتر مربع از دربند در داغستان تا نخجوان و از تفلیس تا لنکران انجامید.
ایران دوره پهلوی اگر چه به طور کلی در بلوک غرب تعریف می‌شد و بخشی از محور مهار شوروی در جنوب بود و همراه با ترکیه و پاکستان پیمان دفاعی آتلانتیک شمالی - ناتو- را در قالب پیمان سنتو تا آسیای جنوبی ادامه می‌داد اما هیچ‌گاه از تلاش برای برقراری رابطه سیاسی خوب و سازنده با همسایه شمالی خود نیز دست نشست.
ایران آن دوران تلاش کرد ضمن تعریف خود در درون بلوک امنیتی غرب از مواهب موازنه‌سازی بین غرب و شوروی نیز بهره‌مند شود. تلاشی که در دهه ۱۹۶۰ به بار نشست و منجر به انتقال فن‌آوری و تأسیس کارخانه ذوب آهن در ایران شد. فن‌آوری که در عصر خود یک فن‌آوری پیشرفته و مادر تلقی می‌شد و غربی‌ها بارها از زمان رضاشاه بدان سوی از انتقال آن به ایران جلوگیری کرده بودند.
وقوع انقلاب در ایران که در نهایت جنبه ضد آمریکایی و ضد غربی آن بر سایر جنبه‌هایش چربید و اعزام هیأت ویژه امام خمینی به مسکو به ریاست آیت‌الله جوادی آملی در دوره ریاست جمهوری میخائیل گورباچف فصل جدیدی از رابطه بین ایران و شوروی گشود که با وجود فروپاشی شوروی در ابتدای دهه ۹۰ در ۱۰ سال نخست روسیه پس از شوروی و در عصر بوریس یلتسین نیز ادامه یافت.
عصری که در آن روس‌ها وارد صنعت هسته‌ای ایران شدند و قرارداد ساخت و تکمیل نیروگاه اتمی بوشهر را بستند که با وقوع انقلاب از سوی آلمان‌ها رها شده بود. همچنین فروش نخستین زیردریایی‌ها به ایران که تهران را وارد جرگه کشورهای دارنده این سلاح کرد و نهایتاً انعقاد قرارداد فروش سامانه دفاع موشکی اس-۳۰۰ به ایران.
رابطه ایران عصر اصلاحات با غرب نسبتاً خوب بود و با روسیه عصر یلتسین نیز رابطه‌ای کم‌ و بیش متعادل و مبتنی بر مصالح دو جانبه شکل گرفته بود اما به قدرت رسیدن پوتین در مسکو و پیش گرفتن سیاست نو- تزاری از سوی او از سویی و به قدرت رسیدن محمود احمدی‌نژاد و اتخاذ روی‌کرد تنش‌زا با غرب از سوی دیگر رابطه ایران و روسیه را وارد فاز جدیدی ساخت.
عصری که با نشست کشورهای حاشیه دریای مازندران در مهر ۱۳۸۶ در ایران و سفر پوتین به تهران و استقبال محمود احمدی‌نژاد از او در سعدآباد آغاز شد و در بین بسیاری از ناظران به استفاده از کارت پروژه هسته‌ای ایران از سوی مسکو برای ارتقاء و بازیابی موقعیت بین‌المللی خود در سلسله مراتب روابط بین‌الملل تعبیر شد و سفری را رقم زد که در آن رفتار توأم با تحکم و موقعیت فرادستانه از سوی پوتین وجه غالب رابطه را شکل می‌داد.
با تحریم روزافزون ایران که تا سال ۱۳۹۲ از سوی جامعه جهانی و با حمایت روسیه پیش می‌رفت بر این رفتار توأم با تحکم و فرادستی نیز افزوده می‌شد و تنها زمانی متوقف شد که با ریاست جمهوری حسن روحانی در ایران این کشور گام‌های موثری برای تنش‌زدایی با غرب و حل مسأله پرونده هسته‌ای برداشت و وارد پروسه مذاکرات ژنو شد.
این عصر را می‌توان سال‌های ضعف روزافزون ایران خواند که در آن روسیه نوظهور در حالی که آمریکا مشغول مسائل خود در خاورمیانه بود و با بمب‌های کنار جاده‌ای و جیش مهدی و طالبان در عراق و افغانستان سروکله می‌زد به اشغال بخش‌هایی از گرجستان و بعدها اوکراین پرداخت و امپراتوری خود را در قفقاز و دریای سیاه گسترش داد.
اگرچه شکل‌گیری برجام در سال ۲۰۱۵ دست ایران را در رابطه با روسیه بالاتر برد و روسیه را در این واهمه قرار داد که با بهبود رابطه ایران و غرب دست‌آوردهایش درباره ایران را از دست خواهد داد اما با ورود ترامپ به کاخ سفید که همواره با اتهام مورد حمایت قرار گرفتن از سوی مسکو نیز مواجه بود و آنگاه خروج آمریکا از برجام، نه تنها این نگرانی مسکو رفع شد بلکه سال‌های تحریم مجدد ایران از سوی آمریکا، موجب احیای موقعیت فرادستانه مسکو نسبت به تهران نیز شد. موقعیتی که با پیروزی بایدن و آغاز ریاست جمهوری‌اش در ژانویه و آغاز روند مذاکرات وین و تصمیم طرف ایرانی برای اجتناب از مذاکره مستقیم با آمریکا شکلی دوچندان یافت و روسیه و اولیانوف نماینده آن کشور نزد سازمان‌های بین‌المللی وین را به بازیگری تعیین کننده -اگر نگوییم اصلی- در روند مذاکرات وین تبدیل کرد.
مسکو از مذاکرات چه می‌خواهد و آیا خواستار موفقیت روند مذاکرات احیای برجام است؟

این‌که اولیانوف مذاکرات را موثر و سازنده می‌خواند اما طرف غربی از آن ابراز نا امیدی و یأس می‌کند به چه معناست؟ و نهایتاً روس‌ها تا کجا به حمایت از ایران خواهند پرداخت؟
الهه کولایی استاد مطالعات منطقه‌ای دانشگاه تهران و بنیانگذار موسسه مطالعات اوراسیا در این دانشگاه می‌گوید: "روسیه حتا از دوران اتحاد شوروی، از رویارویی ایران و آمریکا بهره برده است و برای ادامه آن نیز می‌کوشد."
او می‌افزاید: "البته از سوی دیگر روسیه با وجود همه اختلاف نظرهای جدی با اروپا و آمریکا، مایل نیست ایران زیر تیغ تحریم‌های شورای امنیت قرار بگیرد. زیرا این وضع به سود روابط تجاری و فنی آن با ایران نیست. سیاست روسیه در اصل حفظ بحران‌هایی است که قابل کنترل باشد. بحران‌هایی که مدیریت آن با روسیه باشد و مانع از بهبود روابط ایران و غرب شود."
اما، علی واعظ عضو گروه بین‌المللی بحران که سال‌ها با راب مالی نماینده ویژه آمریکا در امور ایران در دولت بایدن کار کرده و نیز دیداری دوجانبه با اولیانوف در وین داشته به نقش روسیه خوش‌بین است و می‌گوید: "روسیه همچنان نقش یک میانجی بین ایران و غرب را ایفا می‌کند و به گمان من به دنبال این هست که توافق احیا بشود چرا که گزینه‌های جایگزین برای روسیه به هیچ وجه جذابیت ندارند. اگر ایران به سوی سلاح هسته‌ای برود این امکان وجود دارد که برخی از بازیگران دیگر و همسایگان روسیه نظیر ترکیه و حتا آذربایجان نیز بخواهند به این سمت بروند و یا کشورهای عربی خلیج فارس، و این برای روسیه واقعاً یک دردسر بزرگ خواهد بود؛ و یا این‌که یک‌بار دیگر شاهد درگیری و حضور نظامی آمریکا در حیات خلوت خودش خواهد بود که آن هم برای روسیه تبعات منفی دارد، بنابراین روسیه واقعاً به دنبال احیای برجام هست."
یولیا سوشنیکووا استاد دانشگاه ناتینگهام و کارشناس روابط ایران و روسیه در موسسه مطالعات سیاسی روسیه (PIR centre) نیز معتقد است روسیه واقعاً خواستار احیای برجام است.
سوشنیکووا می‌گوید: "آنچه به راحتی می‌توان متوجه آن شد این است که روسیه واقعاً خواستار موفقیت مذاکرات وین است. ما موضع رسمی روسیه را می‌دانیم که فکر نمی‌کنم جایی برای پشت و رو کشیدن در آن حتا به صورت غیررسمی وجود داشته باشد. ما می‌توانیم این سیاست را امتحان کنیم و مزایا و ضررهای احتمالی آن را برای روسیه بسنجیم و تجزیه و تحلیل کنیم."
او می‌افزاید: "روسیه به دلایل متعدد که اصلی‌ترین آن دلایل می‌تواند این باشد که یکی از طرفین فرایند مذاکرات قرار گرفته و نقش مهمی در شکل‌گیری پیش‌نویس توافق داشته مایل است که مذاکرات به صورت موفقیت آمیزی پیش برود. واقعیت این است که وزیرخارجه روسیه خود را طرف مذاکره و ذی نفع در آن می‌داند که این خود یک موفقیت دیپلماتیک بزرگ برای روسیه است که درباره سایر مسائل دیپلماتیک روسیه نیز می‌توانند به مثابه یک اهرم در دست روسیه قرار گیرد. بنابراین روسیه مایل است که همه طرف‌ها به برجام برگردند."
این استاد دانشگاه ناتینگهام تأکید می‌کند: "روسیه در نزدیکی پر سر و صدا به ایران و موضع‌گیری در برابر آمریکا سودی ندارد. پس سعی خواهد کرد از همین مذاکرات نیز به عنوان مقدمه‌ای برای توافق و باز کردن پنجره دیپلماسی با غرب استفاده کند."
آیا بحران در مرزهای اوکراین کارت برنده‌ای برای ایران است؟
مذاکرات وین در حالی پیش می‌رود که به گفته منابع اطلاعاتی غربی روسیه بیش از ۱۷۴ هزار سرباز در مرزهای خود با اوکراین نیز جمع کرده و برای حمله به اوکراین احتمالاً منتظر فصل سرما و تشدید احتیاج اروپا به گاز روسیه است و در صورت حمله احتمالاً این‌ بار تا کی‌یف نیز پیش خواهد رفت.
در چنین شرایطی آیا کارت ایران نیز در خدمت روس‌ها قرار خواهد داشت و آیا روس‌ها مایل خواهند بود این کارت را به راحتی از دست بدهند؟
الهه کولایی در تهران می‌گوید: "قطعاً در شرایطی که بحران اوکراین بسیار جدی شده، کارت ایران بی تردید می‌تواند از کارآمدی زیادی برخوردار باشد. ولی برای روسیه تن دادن ایران به مقررات و حقوق بین الملل هم بسیار اهمیت دارد، زیرا زمینه گسترش روابط خود روسیه را با ایران آماده می‌سازد و این امر برای روس‌ها از اهمیت فوق العاده‌ای برخوردار است چرا که منافع زیادی را متوجه روسیه می‌کند."
علی واعظ نیز معتقد است: "روسیه بر خلاف چین تجربه بسیار طولانی از مصالحه و طبقه‌بندی کردن مشکلات و تفاوت‌های منافعش با غرب دارد و همانگونه که در زمان مذاکرات برجام نیز همین مشکل بر سر اوکراین را با غرب داشت و البته این امر موجب این نشد که بر سر راه توافق برجام ایجاد مانع کند امروز هم که دوباره این مشکل را دارد باز هم مانعی بر سر راه توافق برجام ایجاد نخواهد کرد."
اولیانوف ضمن انتشار تصویری از دیدار صورت گرفته در توییترش نوشت که در محل نمایندگی روسیه در سازمان‌های بین‌المللی مستقر در وین با علی واعظ دیدار کرده و نظرات‌شان را با یک‌دیگر مبادله کرده‌اند.
علی واعظ می‌افزاید: "البته نباید از نظر دور داشت که بعد از توافق برجام، روس‌ها از بهبود بیشتر رابطه ایران و آمریکا خشنود نبودند و تلاش کردند مانع آن شوند اما بهبود رابطه ایران و غرب در حدی که موانع رابطه ایران و روسیه از میان برداشته شود و در این حال این رابطه آنچنان نیز به گرمی نگراید که منافع روسیه را به مخاطره بیندازد به نظر می‌رسد که مطمع نظر روس‌هاست."
آیا برجام می‌تواند بحران گاز اروپا را حل کند؟
از سوی دیگر اروپا با انحصار تأمین گاز خود توسط روسیه مواجه است. از سویی، آمریکایی‌ها هیچگاه نسبت به کشیده شدن خط لوله نورد استریم از دریای بالتیک به اروپا خوش‌بین نبودند و بدبینی‌شان حتا در دوره ترامپ تحریم این خط لوله را در پی داشت و موجب فشار به آلمان و تنش در روابط آمریکا و آلمان شد.
از طرف دیگر ایران به عنوان دومین دارنده ذخیره گازی جهان که به راحتی می‌تواند موقعیت انحصاری روسیه در حوزه گاز را به چالش بکشد هر چند در دهه ۱۹۹۰ گام‌های خوبی برای رساندن گاز خود به اروپا برداشت و حتا خط لوله گاز خود را تا ترکیه رساند اما در ادامه به دلیل پرونده هسته‌ای و تحریم‌ها و فشارهای آمریکا نه تنها از ادامه خط لوله خود تا اروپا باز ماند و نتوانست وارد بازار گازی اروپا شود بلکه با توجه به تحریم صنعت نفت و گاز ایران و عدم سرمایه‌گذاری در آن، با کاهش توان تولیدی خود نیز مواجه شد تا آنجا که امروزه گفته می‌شود به سختی از پس تأمین مصرف البته فزاینده و نامتعارف ۲۳۰ میلیارد متر مکعب سالیانه خود نیز برمی‌آید.
حال پرسش این است که آیا احیای برجام کمکی به ایران برای احیای توان تولید گازی خود و از سوی دیگر به اروپا برای کاهش وابستگی خود به گاز روسیه خواهد کرد؟
رقابت و ذخایر گازی ایران و روسیه؛ تأثیرگذار در مذاکرات وین؟
الهه کولایی می‌گوید: "ایران می‌تواند رقیبی جدی برای روسیه در بازار گاز صادراتی جهان باشد. این موضوع نه تنها در مورد اروپا، بلکه در حوزه آسیای مرکزی و قفقاز هم بسیار اهمیت دارد. بنابراین نوع رابطه ایران با اروپا و وآمریکا برای روسیه بسیار قابل توجه است."
کولایی اما توجه می‌دهد که: "روسیه کشوری بسیار تأثیرگذار در گفت‌وگوهای کنونی در وین است، که رفتارهایش در میانه رقابت و هم‌کاری شکل می‌گیرد.
با این حال روسیه بسیار علاقه‌مند است که ایران در فضای بین‌المللی، به سبب تحریم‌ها، از توسعه روابط با خود این کشور بازنماند. اما هیچگاه فضای رقابت-هم‌کاری بین ایران و روسیه در زمینه‌های مختلف از جمله صنایع نفت و گاز را نیز نباید فراموش کرد."
علی واعظ اما برای این موضوع اهمیت چندانی قائل نیست. او تأکید می‌کند: "صنعت گازی ایران اصلاً در کوتاه مدت تهدیدی برای روسیه محسوب نمی‌شود چرا که زیرساخت‌های صنایع نفت و گاز ایران به قدری دچار مشکل هستند که همانگونه که می‌دانید متأسفانه ایران با وجود آن‌که بعد از روسیه بزرگ‌ترین منابع گاز شناخته شده جهان را در اختیار دارد هنوز نتوانسته است که جزو ۱۰ کشور نخست صادر کننده گاز باشد. بنابر این تا زمانی که ایران بخواهد این قابلیت را به دست بیاورد و رقیبی جدی در این حوزه برای روسیه محسوب شود سال‌های طولانی طول خواهد کشید. بنابراین به نظر می‌رسد که منافع کوتاه مدت احیای برجام بر این موضوع می‌چربد و این مسأله در حال حاضر برای روسیه چندان تعیین کننده نیست."
البته این ناشی از سیاست جمهوری اسالمی هم هست که در تنش با غرب باقی بماند تا دلالان تحریم کار خودشان را پیش ببرند و در عین حال توجیهی برای نیروهای منتقد و مخالف داخلی برای پیش برد سیاست‌های نظامی باشد. و هر از چمد گاهی گامی برای بهبود روابط و کاهش فشار برمی‌دارد و دوباره به سیاست‌های ضد غربی و ضد آمریکایی خود برمی‌گردد.
به ویژه چند هزار نفر از اعاضی خانواده و وابستگان دولت‌مردان نظام نیز در کشورهای غربی و آمریکا ساکن هستند.

آخرین مطالب
آمار بازدیدکنندگان سایت
1237100
امروز
دیروز
هفته جاری
هفته گذشته
ماه جاری
ماه گذشته
بازدید کل
701
2234
5654
1221950
2935
15244
1237100

آی‌پی شما: 3.145.119.199
امروز: پنج شنبه، 13 ارديبهشت 1403