دو قطبی توکلی- هاشمی و همتی - رئیسی در انتخابات ۱۴۰۰
عبدالناصر همتی و احمد توکلی کم شباهت به هم نیستند: هر دو اقتصاد خواندهاند و در مناصب اقتصادی حکومت جمهوری اسلامی نیز تجربه مدیریتی کسب کردهاند.
افزون بر این، هر دو در انتخابات پا به میدان رقابت با نامزد امیددار و مطلوب گذاشتهاند که از سوی جناح چپ، انتخاباتی «تشریفاتی» و «غیررقابتی» لقب گرفتهاند. اما آیا این شباهتها میتواند موجب تکرار دو قطبی هاشمی - توکلی با رئیسی - همتی شود؟
اکبر هاشمی رفسنجانی در حالی برای پیروزی در دومین انتخابات ریاست جمهوری پیاپی خیز برداشت که در دور نخست موفق شده بود با کسب بیش از ۹۴ درسد آرای ماخوذه در مقابل تنها رقیبش عباس شیبانی پیروز شود. او که لقب «سردار سازندگی» را برای خود دست و پا کرده بود، مورد حمایت تمام قد جناح راست بود. در مقابل جناح چپ که در حال از دست دادن مستمر سهم خود از قدرت بود، در قبال حمایت از او نه تنها سیاست قهر و سکوت پیشه کرد بلکه برخی چهرههای سرشناس این جناح از جمله بهزاد نبوی انتخابات سال ۱۳۷۲ را «تشریفاتی» خواندند و بُرد هاشمی را مُسجل دانستند.
در چنین شرایطی، احمد توکلی که در کابینه میرحسین موسوی، وزیر کار و سخنگو بود، در کنار عبدالله جاسبی و رجبعلی طاهری برای رقابت با هاشمی از سوی شورای نگهبان تأیید صلاحیت شدند. عبدالله جاسبی چهرهای نزدیک به هاشمی بود ولی احمد توکلی و رجبعلی طاهری با هدف نقد اقتصادی دولت نخست سردار سازندگی نامزد شده بودند.
طاهری هدف خود را «مبارزه با رباخواری»، احیای قرضالحسنه و مبارزه با تورم اعلام کرد. با این وجود، سخنان او که مهندس راه و ساختمان بود چندان مورد توجه مردم قرار نگرفت و پایینتر از جاسبی و با کسب تنها ۲.۳ درسد آرا چهارم شد. البته او معترض بود که صدا و سیمای جمهوری اسلامی که آن زمان مدیریتش در اختیار محمد هاشمی، برادر رئیس جمهوری بود، ۱۰ دقیقه از انتقادهای رایآور او را در نطق انتخاباتیاش حذف کرده و موجب ریزش آرایش شده است.
اما احمد توکلی که خاستگاه سیاسی راست سنتی داشت با تکیه بر دانش اقتصادی خود موفق شد نتایج سیاست تعدیل ساختاری دولت نخست هاشمی را به چالش بکشد. هر چند او نیز همچون طاهری متعرض بود که عبدالناصر همتی به عنوان معاون سیاسی وقت صدا و سیما مانع پخش کامل نطق انتخاباتی او شده ولی توانست با تکیه بر شواهدی که به مردم ارائه کرد، دولت سازندگی را به دامن زدن به «بیعدالتی، ناکارآمدی و اشرافیگری» متهم و خود را به عنوان اصلیترین نامزد مخالف وضع موجود مطرح کند.
توکلی در پایان این رقابت برخلاف انتظار اولیه گروههای سیاسی منتقد هاشمی، نزدیک به ۲۴ درسد آرای مشارکت کنندگان در این انتخابات را از آن خود کند. در مقابل، هاشمی بر خلاف ۹۴ درسد دور نخست، تنها با کسب ۶۳ درسد آرا پیروز شد و تعداد رای او از ۱۵.۵ میلیون در سال ۱۳۶۸ به ۱۰.۵ میلیون در سال ۱۳۷۲ کاهش یافت.
البته این نتایج در شرایطی رقم خورد که میزان مشارکت مردم در انتخابات به کمتر از ۵۱ درسد رسیده بود که همچنان پایینترین نرخ مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری در ایران به شمار میرود.
البته توکلی پس از این انتخابات مصممتر از گذشته تحصیل در رشته اقتصاد را پی گرفت و در سال ۱۳۷۵ مدرک دکترای اقتصادش را از دانشگاه ناتینگهام انگلستان با پایاننامهای با عنوان «دلایل تورم در اقتصاد ایران، ۱۹۹۰ - ۱۹۷۲» اخذ کرد.
اما ۲۸ سال بعد و در سال ۱۴۰۰، عبدالناصر همتی، حامی پیشین هاشمی رفسنجانی در صدا و سیمای ایران طی برگزاری انتخابات سال ۱۳۷۲، خود به عنوان نامزد پا به عرصه انتخابات ریاست جمهوری گذاشته است. او که در همان سال ۱۳۷۲ و همزمان با دارا بودن مسوولیت معاونت سیاسی وقت صدا و سیما مدرک دکترای اقتصاد خود را از دانشگاه تهران دریافت کرده، قصد دارد ابراهیم رئیسی، نامزد امیددار و مطلوب نظام را با اتکا به دانش اقتصادیاش شکست دهد.
رئیسی هم همچون هاشمی نامزد مورد حمایت جناح راست جمهوری اسلامی است و در شرایطی برای دومین بار برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری تلاش میکند که در پی رد صلاحیت گسترده نامزدهای مورد حمایت جناح چپ توسط شورای نگهبان، گروههای مختلف این جناح، انتخابات سال ۱۴۰۰ را همچون ۱۳۷۲، «تشریفاتی» و «غیررقابتی» خواندهاند و ترجیح دادهاند از هیچ نامزدی حمایت نکنند.
البته این بار هفت نامزد توسط شورای نگهبان تأیید شدهاند اما همتی تاکنون در مناظرههای تلویزیونی خود تأکید کرده که چهار نامزد دیگر اصولگرا نیز نقش نامزد پوششی رئیسی را ایفا میکنند. هر چند به نظر میرسد که او با چنین اظهارنظرهایی در پی ایجاد فضای دو قطبی میان خود و رئیسی است ولی شرایط انتخابات حاضر با آن چه در سال ۱۳۷۲ اتفاق افتاد قدری متفاوت است.
هر چند همتی نیز همچون توکلی اقتصادخوانده است و مناصبی اقتصادی همچون ریاست بانک مرکزی را داشته ولی او در نگاه بخشی از افکار عمومی ایران حامی وضع موجود و ادامه دهنده سیاستهای دولت حسن روحانی محسوب میشود. البته او مدعی است که قصد دارد نقایص موجود را رفع کند ولی این بار این ابراهیم رئیسی است که پرچم مبارزه با «بیعدالتی، ناکارآمدی و اشرافیگری» را به دست گرفته است و خود را منتقد جدی وضع موجود معرفی
کرده است؛ وضعی که از نظر شاخصهای اقتصادی مانند نرخ تورم و رشد اقتصادی وخیمتر از سال ۱۳۷۲ است.
گذشته از این، نتایج نظرسنجیهای مورد استناد وزارت کشور نشان میدهد که نرخ مشارکت در انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ میتواند حتا پایینتر از سال ۱۳۷۲ باشد و به زیر ۵۰ درسد برسد؛ رخدادی که به باور برخی ناظران سیاسی تنها با ریزش بالای رای جناح چپ و اصلاح طلب ممکن خواهد شد.
یعنی اصلاح طلبان با پیاده شدن از قطار حاکمیت به تحریم کنندگان بپیوندند.
بنابراین، با وجود شباهتهای اولیه میان همتی و توکلی ولی شرایط مبارزه آنها تا حدود زیادی متفاوت به نظر میرسد؛ تفاوتهایی که هر چند در بدو امر تکرار دو قطبی سال ۱۳۷۲ را غیرممکن مینماید ولی در عین حال میتواند حاکی از یک رقابت متفاوت از تجربههای تاریخی موجود باشد که نتیجهای غیرقابل پیشبینی نیز برای آن رقم بخورد.