جنگ غزه و محاسبات طرفهای درگیر
در میان ویرانههای وحشتناک غزه، هر یک از بازیگران و طرفهای درگیر در جستوجوی منفعتی است.
بنیادها ثابت اما نامها و عنوانها متغییراند. کارزار قدس، جنگ غزه نامیده شد. موشکباران شهرهای دشمن اسرائیلی زیر عنوان «شمشیر قدس» توسط حماس و جهاد اسلامی و بمباردمان سنگین غزه و ویران کردن برجهای آن توسط اسرائیل، عنوان دیگری نزد جهانیان گرفت. اما هیچ چیز بیهدف نیست.
در اینکه فلسطینیها حق دارند در برابر اشغال اسرائیل از خود دفاع کنند، پرسشی وجود ندارد. پرسش درباره نحوه مدیریت کشمکش فلسطین - اسرائیل و درباره شرایط، محاسبات و معادلاتی است که در بیرون و درون برای آن در نظر گرفته شده است.
در شرایط کنونی نه اعراب آمادگی برای یک جنگ فراگیر دارند و نه فضای جهانی برای حل و فصل همه جانبه منازعه اعراب - اسرائیل، آماده است. بلکه تنها بازی موجود در میدان، مذاکرات وین درباره توافق هستهای ایران و امور مربوط به آن است.
در چنین فضایی، هر یک از بازیگران محاسبات ویژه خود را دارد؛ آمریکا، روسیه، چین و اروپا نمیخواهند که هیچ موضوع دیگری، مانع بازگشت واشنگتن به توافق هستهای شود و تهران را به ترک تعهدات هستهای وادار کند؛ محاسبات اسرائیل دو پهلو است، یک پهلوی آن به موضع عمومی دولت اسرائیل مرتبط است که عبارت است از مخالفت با توافق هستهای ایران، تداوم اشغال و تداوم یهودیسازی قدس. پهلوی دیگر آن به اهداف شخصی نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل تعلق دارد که میخواهد با برافروختن آتش جنگ و حمله بر فلسطینیان، بقای خود را در قدرت تضمین کند و از محکوم شدن در دادگاه به جرم فساد و رشوه، رهایی یابد؛ محاسبات ایران، پیچیده و چند پهلو است، یک پهلوی آن فشار بر آمریکا از طریق فشار بر اسرائیل است. ولی رفتن به یک جنگ فراگیر جزو محاسبات ایران نیست، اگرچه بخش مسوول فعالیتهای خارجی خود را «سپاه قدس» نام گذاشته و همیشه تهدید کرده که اسرائیل را در ظرف هفت و نیم دقیقه از نقشه سیاسی جهان نابود خواهد کرد. در این میان، محاسبات حماس، از یک سو وابسته به سپاه قدس است که موشک در اختیارش قرار میدهد و از سوی دیگر، به بهرهبرداری از فرصت کنونی بستگی دارد که میخواهد به همه ثابت کند که در مقاومت پیشتاز است و در دفاع از مسأله فلسطین، نقش محوری ایفا میکند.