افزایش مجدد بهای دلار و سکوت معنادار بانک مرکزی

نیمه دوم سال خ با افزایش بهای دلار آغاز شد. قیمت دلار مجدداً وارد کانال ۲۸۰۰۰ تومان شده است. بهای سکه نیز افزایش یافته است. افزایش نرخ برابری ارزهای خارجی در ایران همراه شده است با انفعال و سکوت بانک مرکزی.


روند صعودی ارزش دلار در ایران از روز اول مهر ماه آغاز شد و در روزهای گذشته همچنان ادامه داشته است. روز چهارشنبه هفتم مهر (۲۹ سپتامبر) بهای هر دلار از مرز ۲۸ هزار تومان عبور کرد.
بر اساس آمار منتشر شده از سوی رسانه‌های ایران، صرف نظر از یک روز در شهریور سال جاری، چنین افزایشی برای خرید و فروش دلار و یورو در بازار ارز ایران طی ۱۱ ماه گذشته بی سابقه بوده است.
در نگاه نخست دو عامل مهم برای افزایش بهای دلار می‌توان برشمرد. نخست این‌که تصرف قدرت در افغانستان توسط طالبان، امکان تأمین نیازهای بازار ایران به دلار را کاهش داده است.
ارزیابی‌ها حکایت از آن دارند که از زمان سقوط کابل تا امروز، بهای دلار در بازار ایران از ۲۴ هزار تومان به ۲۸ هزار تومان افزایش یافته است.
از سوی دیگر، ایجاد وقفه در مذاکرات هسته‌ای بر خوش‌بینی موجود در بازار ارز مبنی بر کسب توافق و لغو تحریم‌ها سایه افکنده است.
از این منظر می‌توان به تأثیرات سخنرانی ژان ایو لودریان، وزیر امور خارجه فرانسه در سازمان ملل اشاره کرد. او به تأکید گفته بود که گذشت زمان به سود جمهوری اسلامی نیست و هر چه زمان بیشتر سپری شود، امکان یافتن راه‌حلی برای مناقشه هسته‌ای ایران و احیای برجام کاهش می‌یابد.
از سوی دیگر، دولت آمریکا نیز به خوبی می‌داند مادامی که جمهوری اسلامی از امکان فروش نفت به چین برخوردار باشد، از دامنه تأثیر اهرم فشارهای اقتصادی ناشی از تحریم‌ها کاسته می‌شود.
در همین رابطه، دولت آمریکا مذاکرات خود را با چین برای جلوگیری از واردات نفت خام از ایران آغاز کرده است. همین موضوع نیز، بر عدم اطمینان بازار نسبت به ورود ارز و رونق بازرگانی تأثیری منفی بر جای گذاشته است.
بانک مرکزی؛ شاهد ساکت یا بازیگر پنهان؟
گروه اقتصادی روزنامه "اعتماد" پای سخن آلبرت بغوزیان، کارشناس اقتصادی نشسته است. بغوزیان علت افزایش بهای دلار را صرف‌نظر از دو عامل یاد شده در سیاست پولی بانک مرکزی می‌بیند.
موضوع‌های مرتبط
به‌ هر روی برای پاسخ به این پرسش که علت افزایش نرخ برابری دلار در قبال تومان را کجا باید جست‌، در دولت یا در بازار، این اقتصاددان معتقد است که بانک مرکزی برای جبران کسری بودجه اقدام به چنین کاری کرده است.
بغوزیان به سکوت و انفعال بانک مرکزی پرداخته و می‌گوید: «این اواخر بانک مرکزی هیچ واکنشی در این خصوص نداشته و هیچ حرفی هم از مدیریت این بازار نزده است و در بخش ارزی کشور کاملاً سکوت حکم‌فرما شده است و این موضوع اصلاً نشانه خوبی نیست.»
او که در حوزه مسائل بانکی و مالی فعالیت می‌کند بر این باور است که افزایش نرخ دلار به ۲۸۰۰۰ تومان یا به ۳۰۰۰۰ تومان، برای بانک مرکزی اهمیت
چندانی ندارد.
بغوزیان در ادامه گفته است: «اما این‌که دولت کسری بودجه خودش را می‌تواند از این طریق تأمین کند یا نه برای این نهاد مهم است اما به اعتقاد بنده کثیف‌ترین راهی که کسری بودجه دولت را از آن طریق تأمین کنند همین افزایش نرخ ارز است چرا که تبعات آن کم نیست و گرانی همه کالاها را در پی دارد.»
خط قرمز رئیسی
ابراهیم رئیسی، رئیس دولت سیزدهم اخیراً مدعی شده بود که تورم خط قرمز دولت او به شمار می‌آید. او به مسوولان هشدار داده بود از انجام هر کاری که در افزایش تورم موثر افتد، پرهیز کنند.
کارشناس اقتصادی یاد شده اما تصویر دیگری از اوضاع می‌دهد. او می‌گوید: «متأسفانه باید گفت افزایش نرخ دلار در جهت رشد نرخ تورم است و در این مدت هم هیچ حرکت مثبتی در جهت کاهش قیمت یا حتا ثبات آن دیده نشده است.»
افزایش بهای دلار از جمله باعث افزایش بهای سکه شده است. جالب این‌جا است که بهای طلا در بازارهای جهانی نه تنها طی روزهای گذشته افزایش نیافته، بلکه حتا اندکی نیز کاهش داشته است.
در شرایطی که در بازارهای جهانی بهای هر اونس طلا به کم‌تر از ۱۷۵۰ دلار رسیده بود، بهای سکه روز چهارشنبه هفتم مهر به بیش از ۱۲ میلیون تومان رسید.
روزنامه "دنیای اقتصاد" در تحلیل خود تمایل به خرید سکه با بهایی بیش از ۱۲ میلیون تومان را تنها در این رابطه می‌داند که خریداران نسبت به ادامه سیر صعودی بهای دلار در بازار ارز ایران خوش‌بین هستند.
بازار اصلاح‌طلبان، بازار اصول‌گرایان
و سرانجام روزنامه "جمهوری اسلامی" با مقاله‌ای تحت عنوان "دلار ۲۸ هزار تومانی را به اسم که بنویسیم؟" به روی‌کرد دولت رئیسی و روحانی نسبت به نوسانات بازار ارز پرداخته است.
نویسنده این مقاله نوشته است: «بازار نه اصول‌گراست نه اصلاح‌طلب و نه اعتدالی و نه هیچ چیز دیگر. بازار، بازار است، با نبضی حساس که همه چیز را زودتر احساس و حتا ادراک می‌کند!»
این روزنامه نوشته است که رفتن و آمدن افراد تأثیری در وضعیت بازار و معیشت مردم ندارد: «بازار راه خود را می‌رود و جامعه هم از همین قاعده تبعیت می‌کند.»
آنچه نویسنده تلویحاً می‌گوید این است که نوسانات بازار ارز در خود بازار رقم می‌خورد. این ادعا تنها به شرطی صحیح است که سکوت و انفعال بانک مرکزی در برابر افزایش یک‌باره بهای دلار ربطی به تلاش دولت رئيسی برای تأمین کسری بودجه از این محل نداشته باشد و معلول چیز دیگری باشد.
 دولت روحانی، بانک مرکزی در دوره زمامداری او و اسحاق جهانگیری و معاون او با ایجاد "دلار جهانگیری" و بازی با بهای دلار در بازار ارز، درآمدهای کلانی کسب کرده بودند. اکنون به نظر می‌رسد که رئيسی نیز همان سیاست را در پیش گرفته است.
در واقع نه بانک مرکزی از دولت مستقل است و نه دولت از تصمیمات حاکمیت. پس با رفتن و آمدن این دولت و دولت یا عوض شدن رئیس بانک مرکزی سیاست اقتصادی جمهوری اسلامی تغییر نمی‌کند بلکه تنها شاید روش انجام این سیاست‌ها تغییر کند.

آخرین مطالب
آمار بازدیدکنندگان سایت
1243350
امروز
دیروز
هفته جاری
هفته گذشته
ماه جاری
ماه گذشته
بازدید کل
121
320
3868
1231446
9185
15244
1243350

آی‌پی شما: 3.138.122.4
امروز: پنج شنبه، 20 ارديبهشت 1403