مدیرکل سازمان تجارت جهانی:
بازجهانیسازی راهحل مشکل اقتصاد جهان است
چندجانبهگرایی جدید و بازجهانیسازی چیست؟ و بحران همهگیری کووید-۱۹چه بر سر اقتصاد جهانی آورده است؟ این فاجعه در حوزهی سلامت و بهداشت چه تأثیری بر دیدگاه دستاندرکاران دیگر حوزههای اجتماعی نسبت به وضعیت موجود داشته است؟
برای یافتن پاسخ این پرسشها و همچنین گفتوگو دربارهی مسائل مهم برنامههای جهانی، با «اِنگوزی اوکانجو اِیوهلا» مدیرکل سازمان تجارت جهانی مصاحبهای ترتیب داده شده است که مشروح آن را در زیر میخوانید.
مشکل توزیع نابرابر واکسن و مالکیت معنوی تولیدکنندگان
با آخرین اخباری که در «نشست وضعیت اتحادیه اروپا» مطرح شده شروع کنیم. اورزولا فون درلاین، رئيس کمیسیون اروپا گفت که رهبران این اتحادیه آمادهاند تا همگام با ایالاتمتحده دربارهی صرفنظرکردن از مالکیت معنویِ واکسنهای کرونا گفتوگو کنند. اما همزمان برخی کشورها ابراز نگرانی کردهاند و گفتهاند فعلاً مایل به انجام این کار نیستند. نظر شما دربارهی این تحولات چیست؟ آیا فکر میکنید این شیوه برخورد سبب نمیشود مذاکراتی که باید زودتر انجام شود بیشتر به تأخیر بیفتد؟
بسیار ممنونم. اعضای سازمان تجارت جهانی در این زمینه، فعلاً حامی صرفنظرکردن از حقوق معنوی هستند. بیش از ۱۰۰ کشور در حال توسعه همصدا با هند و آفریقای جنوبی خواستار صرفنظرکردن از این حقوقاند، چون معتقدند که کشورهای در حال توسعه برای حل مشکل کمبود واکسن به این امر نیاز دارند. اما برخی هم با چنین کاری موافق نیستند و معتقدند که صرفنظر کردن از حقوق معنوی سبب تولید انبوه واکسن نمیشود.
بنابراین وظیفهی من آن است که اعضا را جمع کنم تا برای رسیدن به یک راهحل عملی گفتوگو کنند و به توافقی برسند که سبب شود کشورهای در حال توسعه بر نابرابری در دسترسی به واکسن غلبه کنند و همزمان انگیزه کار در حوزهی پژوهش و نوآوری هم حفظ شود. فعلاً در این مرحلهایم. حمایت اخیر ایالات متحده از این طرح انگیزهی تازهای با دیگران داده و سبب شده که باقی اعضا هم راغب به مذاکره شوند. تنها راه پیشرفت ما همین است.
اما حل مشکلِ نابرابری در دسترسی به واکسن، ابزار تشخیص و ابزار درمان به چندین عامل نیاز دارد. و سازمان تجارت جهانی در همهی این موارد نقش دارد؛ یکی از کارهای این سازمان کاستن از محدودیت صادرات است تا زنجیرهی تأمین کالا، چه برای مواد خام و چه برای تولیدات نهایی به سهولت برقرار بماند. همچنین در امر تولید نیازمند نیروی متخصص هستیم و باید قابلیت تولید را افزایش بدهیم. ۸۰ درسد صادرات واکسن جهان از تولیدیهای ۱۰ کشور در سه نقطه یعنی آمریکای شمالی، اروپا و شرق آسیا صورت میگیرد. ما مشکلات این تمرکز نقاط تولید را دیدهایم، پس به ظرفیت تولیدی که هماکنون در کشورهای در حال توسعه موجود است نیاز داریم، ظرفیتی که میتوان طی ۶ تا ۹ ماه آینده از آن بهره برد. در زمینه استفاده از این قابلیت، به آفریقا نگاه کنید؛ قارهای که ۱.۳ میلیارد نفر جمعیت دارد و ۹۹ درسد از واکسنهایش را وارد میکند و بنابراین فکر میکنم باید همین واکسنها را در داخل تولید کرد، البته اینجا مشکل حقوق معنوی واکسنها مطرح میشود، که همزمان با صرفنظر از حقوق معنوی باید فنآوری و دانش ساختشان را نیز وارد کرد چون بدون اینها نمیشود واکسن را به تولید انبوه رساند. پس میبینید که مشکل پیچیدهای است که سه جنبه دارد و امیدوارم که اعضای سازمان تجارت جهانی دور هم جمع شوند و هر سه جنبهی مسأله را در نظر بگیرند و بتوانند حجم تولید واکسن را افزایش بدهند.
از خودکفایی تا چندجانبهگرایی؛ درسهای یک همهگیری برای اقتصاد
بیش از یک سال از آغاز همهگیری ویروس کرونا و بحران ناشی از آن میگذرد. سازمان تجارت جهانی از این موضوع چه درسهایی گرفته است؟
ممنون از پرسش شما. البته از این بحران درسهای زیادی حاصل شده. فکر میکنم یکی از مهمترین درسهایی که همه گرفتهاند این بوده که جهان چقدر به هم پیوسته است و به همین دلیل چه کشورهای فقیر چه کشورهای غنی، چقدر برای اینگونه بحرانها ناآماده هستند، و دیگر اینکه برای هر بحران اینچنینی باید نظامهای بهداشتی را در سراسر جهان تقویت کرد. اما درس دیگر در این زمینه، نقش تجارت است. گرچه تجارت جهانی در سال گذشته، به لحاظ حجم تبادلات ۵.۳ درسد، و به لحاظ ارزش آنها ۷ درسد کاهش یافته، اما همین تجارت نقش بسیار مهمی در تسریع دسترسی به تجهیزات پزشکی و لوازم بهداشتی ایفا کرده است. بنابراین تجارت در کل کاهش یافته، ولی شاهد آن بودیم که ارزش تجاری تجهیزات پزشکی تا ۱۶ درسد و ارزش تجاری لوازم بهداشت فردی تا ۵۰ درسد افزایش یافت. این نشان میدهد که نظام چندجانبهگرای تجارت در رساندن لوازم پزشکی و بهداشتی به نقاط مختلف نقش مهمی داشته است. این یکی از عوامل است و فکر میکنم درس خوبی است تا یاد بگیریم که باید این نظام تجارت چندجانبه را حفظ و تقویت کنیم.
نکتهی دیگری که آموختیم آن بوده که زنجیرههای تأمین کالا به شدت مقاوماند، یعنی بسیار مقاومتر از آنکه مردم فکرش را میکنند. تمام بحثی که دربارهی برونسپاری و درونسپاری تولید بهراه افتاده بهخاطر مشکلاتی است اخیراً شاهدشان بودهایم. اما دیدهاید که جابهجایی محصولات کشاورزی و خوراک به شدت بازگشتپذیر و پایدار بوده است. پیشتر دربارهی تولیدات دارویی هم این نکته را گفتهام. رویهمرفته، میبینیم که زنجیرههای تأمین کالا اگرچه بینقص نبودهاند اما عموماً کار کردهاند. این درس خوب دیگری است که آموختهایم.
و سرانجام اینکه نقش تجارت در زمینهی حل مشکلِ دسترسی به واکسن و نابرابری در این زمینه نیز بسیار مهم بوده و زنجیرههای تأمین کالا برای همین ضروریاند. علاوه بر این درسهایی در زمینهی انتقال فنآوری، دسترسی بیماران به واکسن و نیز مالکیت معنوی در کار بوده.
بازجهانیسازی راهحلی برای اقتصاد جهان
بگذارید این موضوع را دنبال کنیم، سال گذشته درخواستهایی برای احیای تولید و خودمختاری و خودکفایی در زمینهی اقتصاد جهانی مطرح شد. آیا باید در چهارچوب چندجانبهگرایی جدید به تجارت جهانی بیندیشیم و اگر بله، چطور باید چنین کنیم؟
نخست، فکر میکنم که از چندجانبهگرایی انتقادهایی شده است و از سوی دیگر حمایتگری هم رشد کرده، که نتیجهی کمبودها و نقایص برنامهی جهانیسازی است. همانطور که میدانیم جهانیسازی سدها میلیون نفر را از فقر رهانده اما شماری را هم به حال خود رها کرده. فقیرانی در کشورهای ثروتمند هستند که رها شدهاند و کشورهای فقیرتر هم از جهانیسازی بهرهای نبردهاند.
اما در عینحال، فکر میکنم که چندجانبهگرایی جدید، اگر آن را چنین بنامیم، باید بهگونهای مدیریت شود که مشکلاتی را حل کند که جهانیسازی نتوانسته به آنها بپردازد، و حتا باید همبستگی و همکاری ما را تقویت کند چون برای حل مشکلات مشترک جهانی به آنها نیازمندیم.
ولی باید نکتهای را بگویم. مردم دربارهی حمایتگری اقتصادی و این نکته صحبت میکنند که جهانیسازی کار نمیکند. من ترجیح میدهم به شکل بازجهانیسازی به این موضوع نگاه کنم، یعنی بهنظر من شیوهی کار جهانیسازی دارد از نو سامان دهی میشود.
ما شاهد نخستین موجی بودیم که در آن چین و اروپای شرقی وارد این نظام جهان شدند، و منافع بسیاری نصیب اقتصاد جهان و اقتصاد این کشورها شد.
حالا نیازمند موج بعدی هستیم که کشورهای آفریقا، و دیگر کشورهایی که در آسیا و آمریکای لاتین درآمد زیر میانگین دارند وارد نظام جهانی شوند. فکر میکنم چنین کاری جهانیسازی را از نو تقویت میکند و نابرابریهای ناشی از توسعه فنآوری و مرحله نخست جهانیسازی را حل و فصل میکند. پس بیایید به این بیندیشیم که جهانیسازی دوباره همانا تقویت چندجانبهگرایی است. من ترجیح میدهم اینگونه به این چندجانبهگرایی جدید بیندیشم.
نقش شرکتهای کوچک و متوسط و نیز زنان در آینده اقتصاد
و دقیقاً چه اقداماتی باید صورت بگیرد تا نه در جهت عکس جهانیسازی، بلکه بهسوی این بازجهانیسازی با دیدگاه متفاوت برویم؟
خب نخست باید کاری کنیم که خوبیهای نظامهای چندجانبه، در نظام تجاری سرجایشان بمانند و تقویت شوند: یعنی زمینهی تجارتِ برابر و منصفانه و به دور از تبعیض فراهم باشد، و تمامی اصول و نیز ثبات این نظام امتداد داشته باشد. این قطعاً لازمهی کار است. وانگهی، باید دید چطور میتوان دیگران را وارد این نظام کرد، مثلاً در اکثر کشورهای جهان شرکتهای کوچک و متوسط موتور رُشد اقتصادیاند. ایجاد شغل میکنند و سبب جابهجایی کالاها میشوند. و با اینحال میبینید که این شرکتها در بسیاری از کشورها در نظام چندجانبهی تجاری مشارکتی ندارند و عضو زنجیرهی تأمین کالای ملی، منطقهای و جهانی نیستند.
پس یکی از نکاتی که باید دوباره به آن بیندیشیم این است که شرکتهای کوچک و متوسط را چطور واردِ زنجیرهای کنیم که کالاها را به نقاط مختلف دنیا میرساند؟ نقش زنان در تجارت هم نکته دیگری است. در اکثر کشورها، مالک ۵۰ درسد یا بیش از ۵۰ درسد این شرکتهای کوچک و متوسط زنان هستند.
چطور باید آنان را وارد این تبادل کرد؟ چه قوانین تازهای باید گذاشت که حامی این بخشهای اقتصاد جهان باشد؟ ما در سازمان تجارت جهانی این موضوعات را بررسی میکنیم تا ببینیم بازجهانیسازی چطور میتواند این افراد را که در گذشته به حاشیه رانده شدهاند وارد کار کند.
توجه به یارانهها در شیلات و تطابق مقررات برای تسهیل تجارت الکترونیک
شما در ۲۶ آوریل مصادف با روز تجارت، دربارهی اصلاحات سازمان تجارت جهانی با والدیس دومبروسکیس، معاون کمیسیون اروپا گفتوگو کردید. موضوع اصلی این گفتوگو چه بود و بهنظر شما اتحادیهی اروپا در فرایند اصلاح سازمان تجارت جهانی تا چه حدی نقش خواهد داشت؟
نقش اتحادیه اروپا برای نظام تجاری جهان و سازمان تجارت جهانی بسیار مهم است. و ما دربارهی مجموعهای از نظرات اروپاییها برای اصلاح این سازمان گفتوگو کردهایم. نظرات آنها بسیار مفید و جذاباند. یکی از مسائل مورد گفتوگو از سرگیری و تکمیل مذاکراتی بود که سازمان تجارت جهانی پیشتر داشته. مثلاً مسألهی اعطای یارانهی شیلات و ماهیگیری بهمنظور تقویت پایایی اقیانوسها. این گفتوگوها ۲۰ سالی میشود که در جریان است و میدانم که اتحادیه اروپا و تمامی دیگر اعضا مایلاند این گفتوگوهای چندجانبه را به نتیجه برسانند.
بنابراین دربارهی ازسرگیری این مذاکرات گفتوگو کردیم، و همچنین دربارهی حلوفصل اختلافاتی که در نظام ادارهی سازمان تجارت جهانی پیش آمده بوده بحث کردیم و اینکه چطور باید آن را از نو تقویت و اصلاح کنیم. دربارهی این صحبت کردیم که قوانین سازمان را با مسائل قرن بیستویکم، از جمله مسائل تجارت دیجیتال و بازرگانی الکترونیک تطابق بدهیم، و اتحادیه اروپا در این زمینه بسیار یاریگر است. و در نهایت دربارهی تجارت و شرایط آبوهوایی گفتوگو کردیم. این که مقررات سازمان تجارت جهانی به سبزشدن و کربنزدایی از اقتصاد چه کمکی میکند، و دیگر آنکه چطور به نوسازی اقتصادی پس از همهگیری یاری میرساند؟
سازمان تجارت جهانی در حفظ محیط زیست چقدر نقش دارد؟
همه اعضای سازمان تجارت جهانی به اهداف توسعهی پایدار متعهد شدهاند، و بسیاری از این اهداف به حفاظت از محیط زیست برمیگردد. در فرایند چندجانبهگرایی جدید یا چنان که شما میگویید بازجهانیسازی، سیاستهای تجاری با چالشهای آبوهوایی و زیستمحیطی چگونه برخورد میکنند؟
فکر میکنم مقررات تجاری واقعاً به کاستن از سطح انتشار دیاکسید کربن و در نتیجه به کربنزدایی و سبزترکردن جهان کمک میکنند. و فکر میکنم فرصتهای زیادی برای استفاده در این زمینه هست. نخست آنکه در سال ۲۰۱۶ اعضای سازمان تجارت جهانی مذاکره دربارهی کالاها و خدمات مربوط به محیط زیست را آغاز کردند تا به توافقی برسند که انگیزه حرکت بهسوی فنآوریهای پاکتر و سبزتر میشد. پس امکانی موجود بود اما این مذاکرات متوقف شد. بنابراین یکی از کارهایی که میکوشیم انجام بدهیم آن است که این مذاکرات را احیا کنیم و ببینیم چطور میتوان آنها را به نتیجهای رساند که برای اعضای سازمان و جهان و محیط زیست مفید باشد. البته مسائلی دربارهی این هست که چطور میتوان در حوزهی تجارت و سازوکارهای متنوع آن از انتشار کربن کاست. مثلاً سازوکار «انطباق حد انتشار کربن» که مد نظر اتحادیه اروپاست و دربارهاش بحث کردهاند. همچنین در سازمان تجارت جهانی دربارهی این مسأله بحث کردهایم تا هر اتفاقی که میافتد با مقررات این سازمان همخوانی داشته باشد. اما باید به ابزارهای متنوع نظر داشته باشیم، ابزارهایی که میتوان بهکار گرفت تا تجارت نسبت به محیط پاسخگوتر باشد. فکر میکنم مبحث چالشبرانگیز و جذابی است. و ما در پی آن هستیم که با اتحادیه اروپا و دیگر کشورها دربارهی مسائل زیستمحیطی همکاری کنیم.
در نگاه به چشمانداز کوتاهمدت یک تا سه سال آینده، شما بیش از همه بهدنبال رسیدن به چه اهداف یا کسب چه دستآوردهایی هستید؟
در یک تا سه سال آینده؟ در واقع، در سال پیش رو بهدنبال چند دستآورد برای سازمان تجارت جهانی هستم. فکر میکنم پیش و بیش از هر چیز باید این سازمان را به یک سازمان نتیجهبخش تبدیل کنیم. این تصور که سازمان تجارت جهانی نتیجهای کسب نمیکند کارآمد نیست. این تصویر باید عوض شود.
من امکان عظیمی برای ایجاد تغییر میبینم، همین امسال دوازدهمین نشست وزیران را در ماه دسامبر برگزار خواهیم کرد و این کار را با تمرکز بر نتایج انجام میدهیم. نخست این فرصت عظیم را داریم که مذاکرات شیلات و ماهیگیری را که حدود ۲۰ سال به درازا کشیده به نتیجه برسانیم. و گفتهام که چون این مسأله به پایایی اقیانوسها و همچنین معاش مردان و زنان ماهیگیر مربوط میشود باید این مذاکرات را به نتیجه برسانیم. بنابراین تا جایی که به من مربوط میشود این اولویت نخست ماست.
دومین جایی که میخواهم در آن به نتایجی برسیم در زمینه تجارت و بهداشت است. سازمان تجارت جهانی در زمینهی همهگیری امکان منحصربهفردی برای کمک به حل مسائل کنونی دارد، و پیشتر نشان داده است که امر تجارت و نظام چندجانبهگرای تجاری بخشی از راهحل این مسائل است. مایلم پس از به نتیجه رساندن مذاکرات دربارهی مالکیت معنوی و انتقال فنآوری، کارهای بیشتری در این زمینه بکنیم و دریابیم که برای حل مسألهی دسترسی به تجهیزات پزشکی و درمانی و واکسن به چه ابزاری نیاز داریم. این کمک بزرگی برای حل مسائل است که میتوانیم در نشست وزیران دربارهی آن به نتیجه برسیم.
سومین نکته دربارهی کشاورزی است. این مسأله برای تمامی اعضای سازمان، اعم از توسعهیافته یا نیافته اهمیت حیاتی دارد. و همچنین مسألهی تأمین خوراک نیز مطرح است. میدانیم که نظام تجاری چندجانبهگرا متضمن آن است که زنجیرههای تأمین خوراک در جهان پایدار باشند. پس امنیت خوراکی نکتهی مهمی است و باید دید چطور میتوان در زمینه کشاورزی به توافقهایی رسید که برای اعضا سودمند باشد. البته مسأله یارانههای صنایع و یارانههای سرانه را داریم که به آنها حمایتهای خانگی میگوییم، یعنی نوعی یارانهی کشاورزی که البته سبب میشود اعضا کمی بابت زمینهی برابر در رقابت تجاری نگران باشند. مایلم در این حوزه هم شاهد پیشرفت باشم. پس در یک تا سه سال آینده، فرصتهای زیادی برای نوسازی سازمان تجارت جهانی هست.
توجه به خواستهای اجتماعی در زمینه مقررات اقتصادی و همچنان که گفتید برخی از این مسائل سالیان سال ادامه داشته است و ما در بسیاری موارد شاهد توسعه یا عدم توسعه در این زمینهها بودهایم. دربارهی توسعه و اولویتبندیِ مسائلِ مهمی از این دست مایلم از شما بپرسم که چطور میشود در حل این مسائل، یعنی در برخورد با این نابرابریها، مردم و اجتماع را در کانون توجه قرار داد؟
تجارت ابزاری برای رسیدن به یک هدف است. هدف از آن هم توسعه و بهبود زندگی مردم است. مسألهی اصلی مردماند. پس سازمان تجارت جهانی و ابزارهای آن باید برای بهبود زندگی مردم مورد استفاده قرار بگیرند، چه فقیرانی که در کشورهای غنی بهسر میبرند چه کشورهایی که خود فقیر و در حال توسعه هستند. مقررات باید به شکلی باشد که بتوانیم این کشورها را وارد نظام تجارت جهانی کنیم و اینگونه زندگی آنها را بهبود ببخشیم. و تمامی نتایجی که من از آنها صحبت کردم باید به بهبود زندگی مردم بینجامد، مثلاً در مورد کشاورزی و ماهیگیری. همانطور که میدانید در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، معاش مردم به اینها وابسته است، و البته ماهیگیری هم در کشورهای فقیر مهم است هم در کشورهایی که اقتصاد بزرگتری دارند. حتا دربارهی بهداشت و حل مشکل همهگیری یا حتا مشکلات محیط زیست، ما در سازمان تجارت جهانی در تمامی این موارد، فرصت بهبود زندگی مردم را در اختیار داریم.