نگاهی کوتاه به زندگی و فعالیت بکتاش آبتین
بکتاش آبتین با نام شناسنامهای مهدی کاظمی زاده ۱۳۵۳ و درگذشته ۱۸ دی ۱۴۰۰ فیلمساز، شاعر، نویسنده و منتقد ایرانی بود. او عضو و منشی کانون نویسندگان ایران بود.
او از اوایل دهه ۱۳۷۰ در زمینه ادبیات به فعالیت مشغول بود. در ابتدا غزل میگفت و با نام «مهدی کاظمی» در فضای غزل دهه هفتاد مطرح شد. وی پس از مجموعه نخستش به شعر آزاد تمایل پیدا کرد و نام «بکتاش آبتین» را برای فعالیت هنری خود انتخاب کرد. از مجموعه شعرهای او میتوان به مژهها، چشمهایم را بخیه کردهاند، و پای من که قلم شد نوشت برگردیم، خلوت، پتک و در میمون خودم پدربزرگم اشاره کرد.
او همچنین فعالیت سینمایی خود را از اوایل دهه ۱۳۸۰ خ آغاز کرده و مستندهایی پیرامون زندگی هنرمندانی نظیر لوریس چکناواریان، علیشاه مولوی و همایون خرم ساخته بود.
از جمبه جوایز و تقدیرهای وی میتوان به کتاب سال هفتمین دوره جایزه خبرنگاران به کتاب پتک و جایزه انجمن قلم آمریکا اشاره کرد.
و جوایز سینمایی وی شامل دیپلم افتخار از دوازدهمین جشن مستقل سینمای مستند ایران بهخاطر فیلم موریانهای با دندانهای شیری و بهترین فیلم بلند پرتره از ششمین جشنواره سینما حقیقت بهخاطر فیلم ۱۳ اکتبر ۱۹۳۷ است.
پس از چند بار دستگیری و محکومیت، در نهایت بکتاش آبتین در تاریخ ۵ مهر ۱۳۹۹ به اتهام فعالیت علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و همچنین عضویت در کانون نویسندگان ایران به ۶ سال حبس محکوم شد. مصادیق اتهامات او، انتشار تاریخچه داخلی دربارهی ۵۰ سال فعالیت کانون نویسندگان و حضور در مراسم بزرگداشت محمد مختاری، محمدجعفر پوینده و احمد شاملو بوده است.
در آذر ۱۳۹۹ بیش از ۱۳۰۰ نفر از شاعران و نویسندگان با امضای بیانیهای به حکم زندان بکتاش آبتین و دو تن از نویسندگان دیگر (کیوان باژن و رضا خندان) اعتراض کردند.
اعزام به بیمارستان و کما
وی در مدتی که دوران حبس خود را در زندان اوین میگذارند، دو بار به ویروس کرونا مبتلا شد.
در بار نخست، در تیر ۱۴۰۰، انتشار تصاویر او با پابند و بسته شده به تخت بیمارستان موجب اعتراض تعدادی از هنرمندان و نویسندگان مطرح شد. پس از اعتراضات گسترده کاربران فضای مجازی، محمدمهدی حاجمحمدی، رئیس سازمان زندانها، از برخورد با عوامل خاطی اعزام بکتاش آبتین خبر داد.
در مرتبه دوم (آذر ۱۴۰۰) به علت اقدام دیرهنگام مسوولان زندان برای انتقال او از زندان به بیمارستان و تعلل در درمان او، وضعیت بیماری او حاد شد و پزشکان مجبور شدند او را در تاریخ ۱۲ دی ۱۴۰۰ به کمای مصنوعی ببرند.
در تاریخ ۱۸ دی ۱۴۰۰ کانون نویسندگان ایران با انتشار اطلاعیهای اعلام کرد که بکتاش آبتین در بیمارستان طالقانی درگذشته است. وکیل او، ناصر زرافشان، نیز این موضوع را تأیید و بیان کرد که مشغول انجام تشریفات اداری برای صدور گواهی فوت هستند.
واکنشها به درگذشت بکتاش آبتین
محمد رسولاف کارگردان ایرانی با اشاره به همزمانی مرگ آبتین با سقوط هواپیمای مسافربری، آن را سند جنایت تازه جمهوری اسلامی نامید.
کانون نویسندگان ایران نیز در بیانیهای با تأکید بر اینکه آبتین «جان شیرین خود را فدای آزادی کرد»، نوشت که «به زودی در بیانیهای به این مناسبت، افکار عمومی را در جریان جزئیات ستمی که بر بکتاش آبتین رفت قرار خواهد داد.»
اما اداره کل زندانهای تهران با رد هرگونه اهمال در مورد این پرونده، بیانیهای منتشر کرد و علت مرگ او را سینوزیت معرفی کرد.
آثار ادبی و هنری او شامل مجموعههای شعر و پای من که قلم شد نوشت برگردیم، مژهها، چشمهایم را بخیه کردهاند، تُتگ شنی، کسوف، رخنه در خواب، شناسنامهی خلوت، در میمون خودم پدربزرگم و پتک میشود.
فیلمهای سینمایی وی نیز شامل کاملاً خصوصی برای آگاهی عموم (زندگی علیشاه مولوی)، ۱۳ اکتبر ۱۹۳۷ (زندگی لوریس چکناوریان)، موریانهای با دندانهای شیری (سلفپرتره از زندگی خود هنرمند)، پارک مارک، میکا، مُری زن میخواد، آنسور، همایون خرم و فریبرز رئیس دانا (زندگی فریبرز رئیس دانا) میشود.