یکسد و هشتاد و پنجمین شمارهی هفته نامه یک صفحه منتشر شد:
ر این شماره میخوانید:
انسان موجودی شنونده یا گوینده؟
شنیدن یا شنوایی یکی از احساسات پنجگانه است. این توانایی برای درک صدا توسط ارگانی مانند گوش از طریق تشخیص ارتعاشات صورت میگیرد. عدم توانایی در شنیدن را ناشنوایی میگویند.
سخن یا گفتار یکی از فرایندهای ارتباطیِ انسانهاست.
گفتار با بهوجود آوردن صدا توسط دهان و تا حدودی بینی انسان به وجود میآید. در این فرایند، دندانها، زبان کوچک و بزرگ، حنجره و بینی نقش دارند. گفتار مهمترین روش ارتباط انسانی است.
گفتار عبارت است از شکل تلفظ شدهی ارتباطات انسانی که مبتنی بر ترکیب نحوی لغات یا نامهایی است که از فرهنگ لغات بسیار بزرگ شامل هزاران لغت مختلف به دست میآید. هر کلمه گفتاری از ترکیب آوایی مجموعه محدودی از واحدهای صوتی گفتاری ثابت و صدادار ایجاد میشود. این فرهنگ لغات، نحوی که آنها را میسازد، و مجموعه واحدهای صوتی گفتاری آنها، متفاوت با ایجاد موجودیت هزاران نوع مختلف زبانهای بشری است که متقابلاً غیرقابل فهماند.
پس انسان و در مجموع آن را بشر یا جامعه مینامیم برای ارتباط که لازمهی درک متقابل است نیاز به هر دو گونهی ارتباط یعنی شنیدن و گفتن دارد. اگر یکی از آنها ضعیف یا ناقص عمل کند جامعه از تعادل خارج میشود. یک انسان با تمام اندامهای خود مانند یک جامعه عمل میکند و این اندامها یا همان اجزای جامعه باید با هم در ارتباط متقابل یا تعامل باشند. انسان یا جامعهای که توان شنیدن و یا گفتن ندارد نه تنها از تعادل خارج میشود بلکه وارد مرحلهی سقوط میشود. جامعهای که نتواند حرف قادر به مطالبه گری نیست و جامعهای که نتواند بشنود قادر به اصلاح نیست و در هر دو وجه قادر به رشد نخواهد بود.