عصری با کتابسرای یک صفحه
سال ۹۹ رو به پایان است.
سالی که خوب شروع نشد. زمستان سال ۹۸ که همه در تدارک کار سال نو بودند و تیم ما در حال جابهجایی به محل جدید بود اتفاقاتی مانند گرانی بنزین، حمله به کاروان نیروهای ایرانی در عراق، سقوط هواپیمای اوکراینی، شیوع شدید کرونا بدون پیدا شدن علت، درمان و پیشگیری آن و ... بود. به همین دلیل طبق دستور و ابلاغیهی وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی نتوانستیم برای کتاب سرا جشن افتتاحیه برگزار کنیم و جدای از زیان مالی ناشی از آن از لحاظ روحی هه شرایط خوبی هم برای اعضای تیم نبود. اما به هر حال کار را شروع کردیم و بعد از رفع منع برگزاری مراسم با رعایت پروتکلهای بهداشتی کار کتاب سرا آغاز شد. طبق تصمیمی که گرفته بودیم قرار شد که هر هفته یک برنامه نقد و بررسی برگزار کنیم که دو سه جلسه اول؛ عصرهای پنج شنبه بود که به عصرهای چهارشنبه منتقل شد و نخستین برنامه آن روز جهانی کتاب بود. عکس و گزارش این جلسات در حساب کاربری و صفحه یک صفحه در اینستاگرام و سایت خبری تحلیلی یک صفحه نیز منتشر شده است. و سر فرصت در هفته نامه هم منتشر خواهد شد. اما عکس این پست که حتماً قبل از این نیز منتشر شده است و در صفحات دیگری هم باز نشر داشته است تنها یکی از عکسهای حاشیهیی این جلسات است. که البته چند عکس از همین زاویه بود و به قول مجتبا جعفری (راتین) وقتی بی خیال هستی ممکن است اتفاقات بهتری رخ دهد. اتفاقات بد و خوبی در این یک سال افتاد که برای خود من اتفاقات بد بیشتر از خوب بود که سر فرصت به آنها خواهم پرداخت اما پیدا کردن دوستان و یارانی که در این عکس حضور دارند و تعدادی هم در عکس حضور ندارند و امید که من را به دلیل عدم توانایی فعلی برای انتشار آن خواهند بخشید. تنها چند نفر معدود در این عکس را قبلاً میشناختم که بعضی را هم مدتها ندیده بودم. افراد حاضر از چپ به راست منصور میرحسینی، نازیتا شاه اسماعیلی، سارا خانبابا، زهرا کمالی پور، سهیلا دهقانی، رضا حقانیت، علی ملازاده، بهادر میرحسینی، سحر شریفی، فائزه عبدالهی نژاد، سید رضا میرحسینی، محمد رضا شیخ الاسلامی، مجتبا جعفری (راتین)، سید حمید میرحسینی، ناصر شجاعی و نفر آخر ایستاده را نمیشناسم.
عکس موبایلی: رامین رجبی مقدم