یکسد و هفتاد و پنجمین شمارهی هفته نامه یک صفحه منتشر شد
در این مشاره میخوانید:
ماتم سیاه و این دل مجروح
سعید قرایی
شنیدن این خبرهای تلخ و لعنتی. انگار که روزگار بر اساس حال ما اتفاقاتش را میچیند. بی انصاف محض در یک اتفاق خوب و دست و دل باز تمام در دادن ماتم و افسوس.
برای مایی که اتفاقات خوب روزگارانمان از قطره چکان هم رد نمیشود، سیاه پوش شدن پیاپی آنهایی که دوستشان داشتیم و با رفتنشان، رفتنمان را ورق میزنیم، درد فقط یک واژه میشود و چشیدن آن مزه هر روز ما.
دردهای ما هنوز خوب نشده باید دردی بالای دست آن بر تن و دل بکشیم و مشخص نیست که این دل مجروح تا کجا طاقت چشیدن این همه مشت محکم بر خود را دارد. دلی که با این دردها سنگ نمیشود فقط خرد میشود و روز به روز آزرده تر.
ما دل آزردههای خبرهای تلخ هر روز، مشکی پوش خبرهای خوبی هستیم که از این دیار قهر کرده است. همان طفل بازیگوشی به اسم شادی که آدرس ما را گم کرده است و هیچکس نشانی از ما به او نمی دهد.
خبر آشنا و تلخ است. علی انصاریان هم رفت.
متن کامل آن را در هفته نامه یک صفحه بخوانید.