گفتوگو با محمد سلیم عكاس
در گفتوگو با محمد سلیم عكاس عنوان شد:
هنر عکاسی کرمان نیازمند راه اندازی مدرسهی عکاسی است
خودتان را در چند جمله معرفي كنيد؟
با سلام خدمت شما و دوستان، محمد سليم هستم مسئول آتليهی فيلم و عكس برگ.
علت علاقهمندي شما به هنر عكاسي چيست؟
علتهاي زيادي براي من وجود داشته و دارد ولي علت اصلي به خاطر فرار بودن اين هنر و يک جورايي وابسته بودن هنرهاي ديگه به عكاسي است. به نظر من ميتوان با يك عكس، نمادهاي مختلف از شخصيت يك فرد را به تصوير كشيد و به خاطر علاقهیي كه من به عكاسي دارم هيچ وقت خسته نميشوم، در واقع هر وقت از شخصيتي عكس ميگيرم اگر موقتاً هم خسته شوم با شخصيت بعدي و عکس و پرترهی بعدی خستگي من به كل از بين ميرود.
هنر عكاسي را چگونه معرفي ميكنيد؟
هنري آميخته از كليهی حواس پنجگانه و علوم مختلفي همچون رياضي، فيزيك، روانشناسي و شیمی همراه با دقت و ظرافت و تكنيك و فن و كمي هم حوصله و صبر.
اكثر مردم تفاوت مابين شاخههاي مختلف عكاسي را نميدانند. تفاوت بين عكاسان هنري و عكاسان خبر چيست؟ و آيا عكاس هنري كه در فضاي بسته كار ميكند با عكاس هنري كه با سوژههاي متحرك و جاندار عكاسي ميكند يكي هستند؟
در عكاسي خبري صحنهیي كه جلوي شماست شايد ديگه تكرار نشود و عكس عكاس خبري ميتواند گواه يك حادثهی خوب يا بد و يا خاص باشد و عكاس هيچ كنترلي به فضا و سوژه و نور محيط ندارد. براي همين عكاس فقط بايد سريع فكر و سپس عمل و محل مناسب و زاويه را پيدا كند و در يك چشم به هم زدن عكس حادثه ساز خودش را بگيرد چون اين عكس گوياي خبري است از همان لحظه نه هنري در آن لحظه.
اما عكاس هنري يا عكاس آتليه بعد از رعايت كردن تمامي اين موارد اينجاست كه وقت دارد براي اعمال كردن هنرش، او ميتواند سوژه را ثابت نگهدارد و از زواياي گوناگون و با نورپردازيهاي مختلف و كار با سايه و نيمسايه و كلي ذوق و سليقه، هنر منحصر به فرد خود را به تصوير بكشد. در عكاسي آتليه عكاس فكر خود را درحوزهی زيباشناسي ميگرداند و از لحاظ روانشناسي ميتواند سوژه را آناليز كند كه از چه زاويهیي و طبق كدام ژست و استيل عكس ماندگار خودش را بگيرد. اما این نکته نیز نباید فراموش شود به عکاسانی که در فضای باز و این نمونهی خاص شما عکاس طبیعت گفته میشود.
نگاه جامعه و مردم به هنر عكاسي در كرمان به چه صورتي است؟
مردم كرمان همان طور كه از زمان قديم در تاريخ خوانديم هنر را دوست داشته و دارند. ياد ضربالمثل قديمي (البته با كمي تغيير): هنر نزد كرمانيان است و بس.
ولي اون جور كه بايد، به اين عكاسي بها داده نشده و ارزشگذاريهاي خاص اين هنر را رعايت نميكنند و برای آنها فقط هزينه مهم است. البته اين ناشي از عدم آگاهي كافي مردم از شناخت يك عكس خوب هنري است و فكر كنم اين فقط از طريق زمان قابل حل خواهد بود. كه كمكم همه به اين درك و آگاهي دربارهی يك عكس خوب و هنري پي ببرند و با يك عكاس در آتليه به چشم يك عكاس كه دوربين روي شانه مياندازد و از هر جا ميتواند عكس بگيرد نگاه نكنند. البته به لطف بازاري كه اين روزها در دوربين به چشم ميخورد تقريباً همه ميتوانند يكي از اين دوربينها را خريداري كرده و روي شانهی خود بيندازند و عكسهاي خا نوادگي خوبي هم بگيرند. اما اين عكس كجا و عكس آتليه كجا.
جايگاه هنر عكاسي در هنر كرمان به چه صورتي است؟
در چند سال اخير رشد خوبي در اين زمينه داشته و در نقاط مختلف استان نمايشگاههايي برپا شده ولي متاسفانه هنوز ما يك مركز جامع جهت آموزش به افراد در سطوح مختلف هنري از مبتدي تا حرفهیي نداريم.
تعامل ديگر هنرهاي هفتگانه با هنر عكاسي چگونه است؟
عكاس هنري ميتواند تمامي آثار هنرهاي هفتگانه را به تصوير بكشد و ميبينيم كه از آثار هنرهاي هفتگانه اين عكس است، كه گواه خيلي از بحثهاست.
اصولاً آيا كسي كه قادر به استفاده از دوربين، لنز و ابزار عكاسي باشد عكاس ناميده ميشود؟
8. سددرسد نه. آيا به نظر شما به شخصي كه تاكنون حتا يك نيمرو درست نكرده با داشتن بهترين وسايل آشپزي ميتوان به او گفت آشپز!!
ولي همين فرد اگر دنبال تئوري عكاسي باشد، مسایل اوليه را ياد بگيرد كه البته به همراه تجربهی كافي آن وقت است كه ميتوان به آن شخص عكاس گفت.
راه كار شما به عنوان يك عكاس آتليه براي ارتقاي هنر عكاسي چيست؟
همانطور كه در حال حاضر مثلاً زبان انگليسي به صورت يك علم در آمده و هر كسي كه بخواهد ميتواند در كلاسهاي زبان ثبت نام كند و هر زبان
خارجي كه خواست ياد بگيرد و اصلاً محدوديت هم در كارش نيست و حتا در آخر يك مدرك هم ميگيرد. براي عكاسي هم اگر يك مدرسه به عنوان مدرسهی عكاسي در كرمان در سطوح مختلف تاسيس شود و این اقدام ميتواند براي ارتقاي عكاسي خيلي مفيد باشد و باعث بالا بردن آگاهي مردم علاقهمند و همچنين تكميل و بروز رساني اطلاعات آتليهداران نسبت به اين هنر ميشود. در واقع اگر برخورد و نگاه علمي به عكاسي باشد راه پيشرفت را براي همه آسان ميكند.
آيا عضو هيچ يك از سازمانهاي مردم نهاد و يا انجمنهاي عكاسي هستيد؟ رابطهي متقابل شما با اينگونه انجمنها به چه شكلي است؟
نه عضو هیچ یک از نهادها و انجمنها نيستم و رابطهيی هم با هيچ انجمن و نهادي برقرار نكردم و فكر ميكنم اگر انجمن عكاسان كرمان خيلي قويتر و حرفهیيتر به اين هنر نگاه كند براي ما كرمانيها نقطهی عطفي ميشود.
در واقع مثال عيني اين انجمن ميتواند انجمن عكاسان تهران باشد؛ كه از مقدماتي تا پيشرفته يك عكاس گام به گام حركت ميكنند و هر دورهیي با يك كارگاه آموزشي سطح اطلاعات را بالا ميبرند و حتا تا سطح خارج از كشور يك عكاس را حمايت ميكنند. من به نوبهی خود با هر حركتي كه در جهت بالابردن آگاهي در اين زمينه چه براي ديگران و چه براي خودم استقبال ميكنم.
در آخر هم جا دارد كه من از استاد خودم آقاي سيد ركنالدين حجازي كمال تشكر را داشته باشم و بهترين آرزوها را براي ايشان دارم و شخص ديگري كه همواره مشوق من بوده و پا به پاي من چه به صورت تئوري و چه تجربي و چه در صبر و حوصله هميشه همراه من بوده و هست، همسرم ميباشد كه از ايشان نيز سپاس گذارم.
با تشكر از شما و فرصتي كه به من داديد.
گفتوگو/بهادر ميرحسيني
عکس/ منصور میرحسینی