تیم ملی در مرحله خطرناک انتخاب سرمربی جدید
نمایش عدد هفت به نشان پیروزی از سوی دراگان اسکوچیچ، سرمربی تیم ملی فوتبال ایران، در هفت مسابقه پیاپی که فوتبال ملی ایران از بدو مربیگری او در این تیم به دست آورده است،
شاید ظهور یک نجاتدهنده برای تیم ملی را در افکار عمومی تداعی نکرده باشد، اما در هر حال این واقعیت را به رخ کشید که بدون این مربی و پیروزیهایش، شاید عبور از مرحله مقدماتی جام جهانی، برای تیم ملی ایران چندان آسان نبود.
عبور از این مرحله حتا یک سپر دفاعی هم برای سرمربی تیم ملی ایران پدید نیاورد. در خلال همین ۴ پیروزی اخیر در دور برگشت مرحله مقدماتی جام جهانی قطر، انتقاداتی درباره چرایی استفاده از بعضی بازیکنان (که منتقدان آنها را در سطح مناسب تیم ملی نمیدانستند) و کیفیت فنی بازی تیم ملی مطرح شد که البته پربیراه هم نبود. شاید اسکوچیچ روزی به این انتقادات پاسخ دهد و دلایل فنی خاص خود را ارائه کند، اما همه آن نمیتواند درمان این پرسش باشد که شخص اسکوچیچ آیا مناسب مربیگری در تیم ملی فوتبال ایران هست یا خیر؟
نحوه و زمان انتخاب او به عنوان سرمربی تیم ملی، نحوه پرداخت مبلغ قرارداد دلاری او که معادل ریالی آن با قیمت دلار در هنگام عقد قرارداد پرداخت میشود، و پارهای عوامل دیگر که شاید هنوز آشکارا نتوان از آن یاد کرد، مجموعه مسائلی است که موقعیت اسکوچیچ را تضعیف میکند و حتا بهرغم هفت پیروزی، ادامه کار او در تیم ملی دشوار کرده است.
مخالفان و موافقان دراگان اسکوچیچ نمیتوانند هیچ تضمینی ارائه دهند که تیم ملی با، یا بدون او، نتایج و کیفیت فنی بهتری خواهد داشت و راه رشد و توسعه را دنبال خواهد کرد. چه، بسیار دیدهایم که پس از اخراج مربیان موفق خارجی در ایران، کار به دست کسانی سپرده شده است که صرف سپردن امر به آنان، خود نشانه واپس رفتن و از علایم اولیه شکست بوده است.
مربیان اروپای شرقی قانع به کم و حاضر به مماشات در قبال هر عیب و کارشکنی از سوی فدراسیون و سایر عوامل مرتبط با تیم ملی هستند تا مبادا در بازار کار پررقابت مربیگری فوتبال، سهمی به دست نیاورند. این سیاستِ کاری شاید برای فدراسیون فوتبال خوشایند باشد، اما ضامن منافع ملی فوتبال ایران نیست. اما نکته بدتر آن است که با رفتن اسکوچیچ، کسی جانشین او شود که آوردههای این مربی گمنام ما را نیز بر باد دهد.