گفتوگوی اختصاصی با سردار حسین چناریان دبیر شورای همآهنگی مبارزه با مواد مخدر استان کرمان
نگرشمان را نسبت به مواد مخدر منفی کنیم
گفتوگو / بهادر میرحسینی
عکس / منصور میرحسینی
چه نهادها، دستگاهها و ارگانهایی در مقولهُ مبارزه با مواد مخدر مرتبط هستند؟
چند دستگاه مسوولیت دارند، مانند پلیس، سیستم قضایی، ادارهکل زندانها، بهزیستی، دانشگاه علوم پزشکی، سازمان تبلیغات اسلامی، صدا و سیما که تعدادی در زمینۀ مقابله با عرضه و تعدادی هم در زمینۀ کاهش تقاضا فعالیت دارند.
یعنی دستورالعملها و وظایفی را که شورای مبارزه با مواد مخدر تعیین میکند به مرحلۀ اجرا میگذارند و به دلیل اینکه شورای مبارزه با مواد مخدر ناظر دستورالعملها، پروتکلها و وظایف تعیین شده دستگاهها است در بحث نظارتی بر دستگاههای که با ما همکاری میکنند اشراف دارد. بحث دیگر تخصیص اعتبار است و صرفاً سیستم نظارتی نیست. شواری مبارزه با مواد مخدر براساس بودجهیی که به آن دستگاهها اختصاص داده میشود و بخشی از آن را هم خود شورا با فروش اموال مصادره شدۀ قاچاقچیان و جرایم مربوطه تأمین میکند.
شورای همآهنگی مبارزه با مواد مخدر در زمینۀ فرهنگی و فرهنگ سازی با مطبوعات چه اقداماتی انجام میدهد؟
البته به نکتۀ خوبی اشاره شد. کما اینکه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این زمینه اعتبار دارد و مقدار معینی به آنها اعتبار واگذار میشود.
زیرا در زمینۀ فرهنگ سازی برای پیشگیری نیاز به همکاری با رسانهها داریم.
خوشبختانه ستاد رویکرد جدیدی در این زمینه دارد. یعنی رویکرد، اجتماعی کردن مبارزه با مواد مخدر و این رویکرد به سمت سازمانهای مردم نهاد، بخش خصوصی، مطبوعات و رسانهها قرار دارد.
در حال حاضر آن دسته از سازمانها و دستگاهها که برای صیانت از معتادین بهبود یافته، آموزش و پیشگیری از اعتیاد، غیر از دستگاههای دولتی مشغول فعالیت هستند نیز مشمول دریافت بودجه میشوند. بله بیش از 100 سمن که در محلات مختلف شهر در زمینههایی مانند آموزش و پیشگیری فعالیت دارند، براساس عملکرد و فعالیتهای فرهنگی و پیشگیری از شورای مبارزه با مواد مخدر بودجه دریافت میکنند.
به گمان من باید زمینۀ همکاری بیشتری با مطبوعات فراهم شود. در حقیقت برای آگاه سازی و پیشگیری از مصرف مواد مخدر بایستی کار مشترکی میان مطبوعات، رسانهها و ستاد صورت بگیرد و امیدوار هستم مانند بسیاری از موارد در این زمینه هم کرمان آغازگر این امر باشد.
کشور ایران چندین دهه و حتا چندین سده است که درگیر مواد مخدر است. منتها اوج این اتفاق از زمان قاجار آغاز شد که مصادف میشود با نفوذ کشورهای اروپایی مانند، پرتغال، انگلستان، اسپانیا، فرانسه و ... در آسیا و به ویژه خاورمیانه که از جمله کشور چین هم چندین دهه درگیر این موضوع بود که به جنگ تریاک مشهور شد. دردورههای مختلف هم بودند کسانی در راس قدرت مانند ناصر الدین شاه که شخصاً هم درگیر این مقوله شدند، با توجه به اینکه مواد مخدر و مصرف آن چنین ریشهیی در این کشور دوانده است؛ به نظر سردار حسین چناریان چه نوع مبارزهیی میتوان با این مقوله ارایه کرد که هم از هزینههای دولت از جنبه مالی و هم از بعد نیروی انسانی کم کند و درعین حال مردم هم کمتر به سمت مصرف مواد مخدر بروند. یعنی تقاضا آنقدر کاهش یابد که عرضه کننده از لحاظ اقتصادی رغبتی به آن نداشته باشد؟
موضوع مواد مخدر موضوعی است که نه مربوط به امروز میشود و نه دیروز و نه فردا تمام میشود. زیرا به نظر میآید که مصرف مواد مخدر به جهت سرخوشی کاذب به یک نیاز در انسان تبدیل شده است و بر اساس میل درونی و مسایل پیرامونی که به وجود میآورد انسان گرایش به سمت مانند مواد مخدر پیدا میکند.
پدیدۀ مواد مخدر هم، پدیدهیی دو وجهی است. یعنی هم فراوانی مواد مخدر باعث تقاضا میشود و هم تمایلات و تقاضاهای روانی که در افراد وجود دارد باعث میشود که این پدیده شکل بگیرد.
در کنار عرضه و تقاضا یک موضوع مهم دیگری در این پدیده هست و آن هم در واقع منافع اقتصادی سرشار حاصل از این عرضه و تقاضا ست.
در زمینۀ ارایه راهکار در این زمینه، متاسفانه ما نتوانستیم در سالهای گذشته یک مبارزۀ متوازن انجام دهیم. درحقیقت ما تا به امروز مبارزه کردیم اما این مبارزه، مبارزۀ همه جانبه و متوازن نبوده است. ما عمدتاً بر روی موضوع عرضه تمرکز و مبارزه کردیم. به سراغ قاچاقچیان و عرضه کنندگان مواد مخدر رفتهایم و تمام وقت در این حوزه صرف شده است.
و یک بعدی نگاه نکردن به عرصۀ مبارزه با مواد مخدر سبب شده که برداشت افکار عمومی این شده که ما در زمینۀ مبارزه با مواد مخدر موفق نبودیم.
درحالی که نباید واقعیت قضیه بگوییم موفق نبودیم. چون مبارزۀ همه جانبه و متوازنی نداشتیم خروجی کار خروجی مطلوبی نبوده است و حاصل کار ما مطابق با هزینهیی که پرداختیم، برابری نمیکند.
قطعاً یک بعد مبارزه با مواد مخدر، مبارزه با عرضۀ آن است ولی در مقابل یک حوزۀ بسیار موثر که به خود انسان بر میگردد، حوزۀ تقاضا است. در سالهای گذشته از حوزۀ تقاضا غافل شدیم و اینکه امروز نتیجۀ مطلوب حاصل نشده است به همین دلیل است. امروز در روند مبارزه به این نکته رسیدیم که مبارزه با مواد مخدر نیاز به یک مبارزۀ متوازن دارد.
در کنار کارهایی مانند کنترل مرز، دستگیری و مصادرۀ اموال قاچاقچیان مواد مخدر، کارهای پلیسی، امنیتی، قضایی، اطلاعاتی و ... به همان اندازه و حتا
بیشتر در جبهۀ تقاضا هم باید تلاش و فعالیت شود. که در این مقطع به مقولۀ انسان و حوزۀ اجتماعی میرسیم. در حوزۀ کاهش تقاضا بایستی رویکرد ما رویکرد اجتماعی باشد.
اعتیاد که حاصل این عرضه و تقاضاست یک پدیدۀ چند وجهی و چند لایه است.
یعنی لایههای مختلف اجتماعی مانند کودکان، دانشآموزان، خانواده، مدرسه، جامعه، نخبگان، پزشکان و ... هم در پیشگیری و هم در درمان مؤثر هستند. صرف مبارزه در یک حوزه نتیجۀ مطلوبی ندارد. مبارزه با عرضه کننده، خرده فروش، آموزش و ... مبارزه بایستی در عرضه و تقاضا قدرتمند، هدفمند، هوشمند، چند لایه، همه جانبه، علمی و گسترده باشد.
در زمان فرماندهی اینجانب در نیروی انتظامی سالیانه بیش از 4 هزار ساعت کلاس فقط با آموزش و پرورش برگزار میکردیم. حاصل این کلاسها با وجود نأثیر فراوان آنچه که هدف ما بوده، نتیجه نداده است. زیرا توجیه دانش آموزان در مدرسه صرفاً موثر نمیباشد. در خانه، مهمانیهای خانوادگی و یا والدین میبیند بینتیجه و بیحاصل است زیرا فرزند رفتار، گفتار و کردار والدین را بیش از آموزگار و پلیس پذیرا ست.
در حقیقت نگرش افراد جامعه بایستی نسبت به مصرف مواد مخدر تغییر کند.
یکی از دلایل موفقیت برخی از جوامع و کشورها در این زمینه نسبت به ما این است که مبارزه در همۀ ابعاد و لایهها متوازن صورت گرفته و همین باعث شده که طی سالهای گذشته یعنی از سال 59 که مبارزه به صورت جدی آغاز شده است تا به امروز نزدیک به 4000 هزار تَن شهید در این زمینه برای امنیت و سلامت جامعۀ اسلامی تقدیم شده است.
ضمن اینکه در حوزۀ درمان هم تلاش زیادی انجام شده است. جدای از همۀ این موارد تاثیر روانی که افراد معتاد بر جامعه و خانوادۀ ما میگذارد بسیار زیاد است که هزینههای معنوی و انسانی قابل مقایسه و محاسبه نیست.
ضمن اینکه خود من به عنوان فردی که سالها توفیق خدمتگذاری داشتهام، بایستی بگویم با توجه به این رویکرد کشور ما، رویکرد اقتصاد مقاومتی در حوزۀ مبارزه با مواد مخدر نداشته است.
امروز اگر جایی اختلاصی میبینم همه ناراحت میشویم. اما سالها سرمایههای این کشور صرف شده که بخشی از آن چند سد هزار انسان بیمار و سربار جامعه یک طرف و از سوی دیگر سرمایههای اقتصادی هنگفتی وارد جیب افرادی شده که به نابودی ملت و کشور منجر میشود.
در برخی از کشورها مانند افغانستان، پاکستان و ... گروههای شورشی وجود دارند که به دلیل نداشتن حکومت و یا رسمیت نیافتن از سوی مجامع بین الملل برای تأمین هزینههای چریکی و نظامی خویش دست به قاچاق مواد مخدر میزنند، مانند القاعده و در برخی از این کشورها مبارزههای پیگیر در سطح ملی و کمکهای بین المللی نتیجۀ مطلوبی حاصل نشده است. بخشی از این کار به مسایل دیپلماتیک باز میگردد.
به طور مثال روابط ایران و عربستان و یا ایران و آمریکا تیره و یا به طور کامل قطع شده است. آیا روابط دیپلماتیک بر مبارزه با مواد مخدر تاثیر گذاشته است؟
کما اینکه برخی از کشورها مانند امارات عربی متحده و یا عربستان سعودی در زمینۀ مبارزه با مواد مخدر به طور جدی پیگیر و حساس هستند. حتا زائرین و حجاج باید داروهای مصرفی را لیست کرده و با همآهنگی وارد عربستان کنند. آیا مبارزه با مواد مخدر تحت تاثیر روابط دیپلماتیک قرار میگیرد و یا همکاری دراین زمینه یک ضرورت محسوب میشود؟
این موضوع یک موضوعی بسیار مهم و پیچیده است. یکی دیگر از موضوعاتی که در امر مبارزه خیلی به آن توجه نشده است، مبارزۀ اقتصادی است. زیرا مهمترین دلیل و انگیزۀ مافیای قاچاق مواد مخدر مسئلۀ اقتصادی است. زیرا قاچاق مواد مخدر درآمد فوقالعاده بالایی دارد و یکی از موارد نگران کنندۀ جهانی است. در حقیقت این موضوع در کنار پدیدههایی مانند محیط زیست و سلاح هستهیی و اعتیاد جزو موارد نگران کنندۀ جهانی محسوب میشوند و در حوزه اقتصادی نیز بعد از اقتصاد نفت، جنگ افزار و توریست قاچاق مواد مخدر چهارمین اقتصاد ناثواب بزرگ جهان است و غیر مجاز دنیا به شمار میرود.
وقتی که مافیایی با این عقبۀ اقتصادی و مالی درحال فعالیت است ابعاد این امر ابعادی در حد جهانی و بین المللی است.
پس ورود به یک پدیدۀ بین المللی یک مشارکت بین المللی را هم میطلبد. اگر اینگونه نباشد نه کشورهایی که از درون و نه کشورهایی که پیرامون این پدیده هستند نمیتوانند کاری از پیش ببرند.
اما پیچیدگی مواد مخدر و قاچاق آن در حد مشارکت بین المللی برای مبارزه و مقابله با آن هنوز نتوانسته شفافیت لازم خود را پیدا کند. ضمن اینکه ما در بسیاری موارد مانند بحث بهداشت و ... که پروتکل جهانی دارند. در زمینۀ مبارزه با مواد مخدر نیز چند کنوانسیون و پروتکل بین المللی داریم.
یعنی وقتی چیزی تبدیل به یک کنوانسیون و یا پروتکل بین المللی میشود همۀ دنیا موظف به انجام آن هستند. یعنی تمامی کشورهای عضو سازمان ملل در این زمینه مسوولیت دارند.
پس از حضور آمریکا و انگلستان در کشور افغانستان و حضور کشورهای عضو ناتو دو شعار را به صورت جدی دنبال میکردند یکی مبارزه با تروریست و دیگری مبارزه با مواد مخدر. یعنی کاهش کشت و تولید مواد مخدر.
اما در سال جاری میلادی، یعنی سال 2016 پس از سال 2014 بالاترین سطح زیر کشت خشخاش در کشور افغانستان صورت گرفته است.
در حقیقت در سال 2015 نیز به دلیل آفت زدگی محصول خشخاش تولید کاهش پیدا کرد و در سال 2016 در افغانستان بیش از 6500 تن محصول تریاک برداشت شده است.
یعنی پس از حضور دو کشور قدرتمند و مدعی حقوق بشر در افغانستان سطح زیر کشت و میزان تولید افزایش یافته است. پس به این نتیجه میرسیم که قدرت مافیای مواد مخدر افزایش یافته است یا قدرتهای مدعی مبارزه با مواد مخدر در افغانستان دروغ میگویند.
آیا بهتر نیست برای مصارف دارویی و پزشکی زیر نظر دولت و نهادهای مربوطه کشت و تولید آن آزاد شود؟ زیرا علاوه بر جلوگیری از هزینههای مبارزه و واردات دارو از پولدار شدن افرادی که لیاقت و دانش استفاده از آن را ندارند جلوگیری میشود؟
پیش از اینکه ما بخواهیم تحت کنترل وارد عرصۀ جدیدی از مبارزه شویم. باید بگویم که قانون تحت هیچ عنوانی اجازۀ کشت و تولید هیچ نوع مواد مخدری را نمیدهد و برای بررسی بازخورد یک اینچنین موضوعی نیاز به بررسی گذشتۀ مبارزه با مواد مخدر دارد. یعنی باید سالهای گذشته را بررسی کنیم. اما موضوع دیگر دقیقاً همین است که تریاک علاوه بر اعتیادآور بودن، مصرف دارویی هم دارد.
یعنی تولید بسیاری از مسکنهای موجود در بازار دارو؛ از همین ماده حاصل میشود.
یعنی فقر و نیاز مالی کشاورزان و تولید کنندگان افغانستانی یکی از دلایل اصلی این امر است. اما آیا تا به امروز ارادۀ جهانی نمیتوانست بر این قرار گیرد که به دلیل مساعد بودن زمین کشاورزی و شرایط مساعد در افغانستان کشاورز افغانستانی اقدام به کشت خشخاش کند اما جامعۀ جهانی اقدام به خرید این محصول و تبدیل آن به دارو کند؟!
زیرا کشاورز حداکثر یک چهارم مافیای مواد مخدر از این محصول عایدی کسب میکند.
یعنی در حقیقت ارادۀ بین المللی بر این امر قرار گیرد که با ایجاد انگیزه در کشاورز افغانستانی در جهت تولید دارو تغییر جهت بدهد. زیرا دو دسته دارو شامل مسکنها و آنتی بیوتیکها جزو داروهای استراتژیک محسوب میشوند و کشورها علاوه بر در دسترِس بودن، بایستی ذخیرۀ قابل توجهی نیز از این نوع داروها داشته باشند. زیرا بخشی از داروهای مسکن از همین طریق تولید میشود.
میتوان تحت نظر سازمان ملل و دولت افغانستان با ساخت و راه اندازی شرکتها و کارخانجات تولید دارو هم جلوی قدرتگیری مافیای مواد مخدر و فقر در افغانستان و هم جلوی مهاجرت مردم افغانستان به خارج از این کشور را گرفت. زیرا یکی از بالاترین میزان مهاجرتها از این کشور صورت میپذیرد و هم مقادر قابل توجهی درآمد ارزی برای دولت افغانستان حاصل میشود.
در حقیقت یکی از دلایل عدم امنیت در کشوری مانند افغنستان عدم شکلگیری یک اینچنین ایدههایی است که مافیای قاچاق مواد مخدر نیز نقش بسیار پررنگی در این زمینه دارند.
صحبت من از زبان نشریه و خطاب به مردم این است که به سمت درمان بروند. در حقیقت امروز بیماران مبتلا به اعتیاد را درمان نمیکنند. به طور مثال شربت متادون این مشکل را حل کرده است و در عین حال فرد و جامعه را از هر گرفتاری مالی، اجتماعی، خانوادگی، اقتصادی و ... نجات میدهد. ضمن اینکه باعث پاک شدن جامعه هم میشود. از جمله خرده فروشی مواد مخدر، قاچاق نا ثواب مواد مخدر هم انجام نمیشود. کاری که سبب میشود پول مملکت به جیب قاچاقچیان مواد مخدر سرازیر شود و در نهایت هم به جیب مافیای بین المللی واریز میشود.
لایههای مختلف مبارزه با مواد مخدر حرف اصلی ماست. به طور مثال نزدیک400 مرکز درمان مواد مخدر در کرمان وجود دارد. چندی پیش در جلسهیی که با دانشگاه علوم پزشکی کرمان داشتیم، نگرانی آنها این است که تعدادی از مراکز درمانی به دلیل عدم مراجعه کننده در حال تعطیل شدن هستند.
در عین حال با وجود ناراحتی مردم محلات مختلف به دلیل وجود خرده فروشان مواد، بازار آنها همچنان داغ است. اما مکانهایی که دولت برای درمان افراد آسیب دیده فراهم کرده خلوت است.
یکی از بخشهای مبارزۀ چند لایه با مواد مخدر و پدیدۀ قاچاق بحث ورود مواد به ایران است و از آنجا که همۀ این مواد مصرف داخلی ندارند و به مقصد سایر کشورها و در نهایت ترانزیت میشوند، شورای مبارزه با مواد مخدر برای این پدیده چه تدابیری اندیشیده است و کشورهای همسایه چه اقدامی دراین جهت انجام دادهاند؟
ارادۀ دولت در کنترل مرزهای شرقی کشور که در همسایگی با کشورهای پاکستان و افغانستان یعنی هلال طلایی قرار دارند جدی است و طی این سالها هم اقدامات گستردهیی صورت گرفته است و ما به سمت مرزهای امن حرکت میکنیم. اما به دلیل اینکه قاچاق مواد مخدر منافع بسیار بالایی دارد اگر شما وجب به وجب مرز را هم کنترل کنید مافیا راههای دیگری برای حمل مواد مخدر پیدا می کنند. کما اینکه امروز به سمت قاچاق از راههای آبی گرایش پیدا کردهاند. بخشی از قاچاق مواد مخدر از راه دریای عمان؛ هم به کشور ایران و هم به کشورهای حاشیۀ خلیج فارس وارد میشود و این کشورها به تازگی مبارزه با مواد مخدر را که از طریق آبهای آزاد صورت میگیرد شروع کردهاند. زیرا این پدیده، پدیدۀ فوقالعاده درآمد زایی است و گهگاه در عرض کشور ایران بها و درآمد آن تا 7 برابر افزایش پیدا میکند.
پس در وهلۀ اول در بحث مبارزۀ داخلی با این پدیده به دلیل اینکه مواد مخدر در هر کجا که باشد احتمال آلودگی را افزایش میدهد بایستی حمل، توزیع و مصرف کم شود ولی به جهت اینکه این اراده در کشورهای همسایه وجود ندارد، بار آن بر دوش کشور ماست. کما اینکه به دلیل تنوع بسیار بالای مواد مخدر و ورود کشورهای جدید در عرصۀ تولید مواد مخدر، موادی مانند تریاک جزو مواد کم خطر طبقه بندی میشود.
در کنار این امر اگر با مستحکم کردن مرزها در زمینۀ کاهش مصرف داخلی اقدامی صورت نگیرد و یا الگوی مصرف مواد تغییر کند فاجعه به مراتب بیشتر خواهد شد. زیرا امروز مصرف مواد مخدر به سمت مواد صنعتی و روانگردان حرکت کرده است. به طور مثال یک معتاد به تریاک در مقایسه با معتاد به شیشه قابل درمان و برگشت است. اما اعتیاد به مواد صنعتی، محرک و روانگردان در بسیاری از موارد علاوه بر اینکه هزینۀ درمانی بسیار بالایی دارد و یا حتا غیر قابل برگشت و درمان هستند به سرعت عمر مصرف کننده را نیز کاهش میدهد و هم تبدیل به یک اعتیاد چند بعدی میشود.
زیرا در برخی موارد میتوان با ترکیب داروهای سادهیی که در داروخانهها وجود دارد ترکیبات جدیدی ایجاد میکنند که مواد مخدر و یا روانگردان جدید تولید میشود. با توجه به اینکه امروز بیش از 450 نوع مواد روانگردان در جهان شناخته شده است.
با توجه به اینکه پزشکان داروسازان با داروها و خواص آنها و ترکیبات شیمیایی آشنایی دارند هم خودشان و هم داروخانهها میتوانند یک لابراتور سیار و پتانسیل بالا برای تولید مواد مخدر و حتا روانگردان باشند و یا شاگرد داروخانهها و یا مشتریان که میتوانند به راحتی با تهیۀ یک سری مواد و دارو این کار را انجام دهند و راهی را که یک داروساز حداقل طی سال هفت تحصیل پیموده است چند شبه طی کنند و در برخی مهمانیها هم مشاهده شده است و نمود این مواد روانگردان به خوبی در فرد قابل مشاهده است چه راهکاری میتوان برای جلوگیری از آن ارایه کرد؟
خوشبختانه نظر مردم نسبت به مواد روانگردان بسیار منفیتر از مواد مخدر سنتی است و این یک نکتۀ مثبت است و در این مرحله وظیفۀ سازمانهای دیگر به ویژه بحث نظارت بیشتر اهمیت پیدا میکند. بسیاری از داروها و موضوعاتی که در مورد مواد محرک است، دستگاهها اشراف بسیار خوبی دارند و این امر به خوبی کنترل میشود. ما کشوری هستیم که در سالهای گذشته در بحث برخورد با کارگاههای آشپزخانهیی و کنترل مواد روانگردان به خوبی مبارزه و برخورد کردهایم و حتا میتوانیم بگوییم در سطح فوقالعاده در مقابله و هم نگرش منفی مردم اقدامات خوبی داشتیم.
پس هم باید روی آگاهی کار شود و هم به دلیل اینکه جوانان ما به دنبال کسب روحیۀ شاد و نشاط اجتماعی هستند بایستی به گونهیی فضاهای شادیآور برای خودشان فراهم کنند. پس ما بایستی تا میتوانیم در این زمینه به ویژه خانوادهها و نشاط برای ایجاد نشاط و تفریح جوانان کار کنیم.
زیرا اگر از این بحث غافل شویم متاسفانه جوانان آلوده میشوند.
دوم بحث نظارت است. که هم نظارت خانوادهها و هم نظارت بر تولید انواع مواد شیمیایی باید جدی گرفته شود. حتا باید دراین زمینه به نظر من پلیسی برخورد کرد.
زیرا این پدیده هم درآمد زایی بالا و هم خطرات به مراتب بیشتری دارد. که خوشبختانه درکشور ما این امر به خوبی در حال انجام است.
و بحث دیگر آگاهی است. زیرا در حوزۀ آگاهی کار مهمتر است. زیرا بسیاری از مواد روانگردان با یک بار مصرف فرد را گرفتار میکند و گرفتاری افراد در این زمینه هم بسیار سخت و پیچیده است و این امر نیاز به آموزش دارد. خوشبختانه در واحدهای دانشگاهی و مدارس واحدهای درسی در این زمینه گنجانده شده است. در تمامی سازمانها علاوه بر آموزش و آگاهی طرح یاری کارکنان انجام میشود که بر خلاف گذشته که فرد معتاد شاغل از سازمان مربوطه اخراج میشد امروز به چشم یک بیمار به او نگریسته میشود و برای درمان او اقدام میکنند. زیرا اخراج این فرد علاوه بر عدم درمان اعتیاد وی به دلیل قطع درآمد هم خود او و هم خانوادۀ او دچار فقر مالی هم میشوند و این، پدیده را پیچیدهتر میکند.
در اینجا جای دارد از خانوادههایی که پس از تشخیص اعتیاد فرزندشان اقدام به درمان و سپردن وی به مراکز درمانی میکنند و حتا افرادی که مراکز خود درمانی و حتا کمپهای اجباری سپرده میشوند تشکر و قدردانی کنم. تا جایی که برخی از خانوادهها حاضرند هزینۀ درمان افراد بیمار معتاد عضو خانواده را نیز بپردازند.
پس نباید فرد معتاد را طرد کرد. کما اینکه بسیاری از این فرزندان درمان شده و به زندگی عادی بازگشتهاند. زیرا در این بخش آگاهی بخشی، مشارکت و نظارت بسیار موثر است.
اعتیاد علاوه بر مسایل و معظلات اجتماعی مانند طلاق، فقر، فحشا، و سرقت، انواع بیماریهای عفونی و یا مقاربتی هم شیوع پیدا میکند. در بسیاری از کشورها در اماکن خاص وسایل گوناگون برای جلوگیری از انتقال انواع بیماریها در اختیار افراد معتاد گذاشته میشود. آیا در کشور ما علاوه بر بهزیستی مراکزی مانند داروخانههای هلال احمر و یا اینگونه اماکن راهکارهای مشابهی ارایه کردهاند؟
بله، اینگونه کارها انجام میشود. یکی از کارهای ما در حوزۀ درمان توسعۀ مراکز سر پناه، گرمخانه، شلتر و دیآیسی است. که هرکدام وظایفی دارند.
در زمینۀ گرم خانه که تا به امروز وجود نداشته است. اما چندی پیش یک مرکز گرم خانه با همکاری شهرداری کرمان راه اندازی شده است و افراد معتادی که فاقد سرپناه هستند به این مراکز مراجعه میکنند و علاوه بر سر پناه یک وعده خوراک، حمام و وسایل بهداشتی هم در اختیارشان گذاشته میشود.
در این مراکز نیز اینگونه موارد مورد اشاره نیز در اختیارشان گذاشته میشود و یا شلتر که وظیفۀ آن هم همین است. که علاوه بر اینگونه خدمات، خدمات مشاوره و مددکاری نیز انجام میشود.
مراکز دیآیسی که به طور مستقیم وارد حوزۀ درمان میشوند و در حال حاضر در شهر کرمان4 مرکز دیآیسی نیز وجود دارد.
که سرپناههای شبانه جهت مردان و زنان نیز وجود دارد و در عین حال در کنار اینها مراکز ترک اجباری برای معتادین متجاهر نیز وجود دارد. که معتادین متجاهر و در پارکها و پاتوقها تجمع میکنند و علاوه بر این اقدام به سرقت نیز میکنند و ظاهر آنها نیز نامناسب و آلوده است. اینگونه افراد در مراکز اجباری که تحت عنوان مادۀ مراکز درمانی مادۀ 16راه اندازی شدهاند هم برای مردان و زنان راه اندازی شده است که این افراد به مدت دو ماه نگهداری میشوند و علاوه بر درمان مشاوره هم به آنها ارایه میشود.
در کنار این موارد کار بسیار خوبی نیز در کرمان صورت گرفته است و از همینجا از خیرینی که برای ساخت مسجد، کتابخانه و یا مدرسه اقدام میکنند و تا به امروز برای دستگیری از اینگونه افراد اقدام نکردهاند، میخواهم در این مورد نیز اقدام کنند و معتادین متجاهر و پر خطری که درمان شدهاند را یاری کنند، زیرا این افراد امکان مالی ندارند و دوباره به سمت اعتیاد برمیگردند. کما اینکه این افراد گهگاه با مبالغ پایینی در حد 5 تا 10 میلیون تومان به زندگی و خانواده باز میگردند و میتوانند مشغول کار وکسب درآمد نیز شوند.
این مراکز در کرمان راه اندازی شدهاند و بسیار موثر هم هستند و بسیاری از افرادی که در گذشته در پارکها قابل رویت بودند تعدادشان کاهش پیدا کرده است و در عین حال از مردم میخواهیم که در صورت مشاهدۀ این افراد با پلیس تماس بگیرند تا نیروی انتظامی اقدام به جمع آوری این افراد کند.
زیرا این افراد پس از جمع آوری غربالگری شده و در اینگونه مراکز نگهداری میشوند و مورد درمان قرار میگیرند.
کار دیگری که صورت گرفته پیگیری دستور العمل پس از خروج در کنار 12 سازمان دیگر برای درمان، بازگشت و اشتغال آنها اقدامات خوبی صورت گرفته است. که اینروی کرد یک رویکرد اجتماعی درکنار دیگر رویکردها، مکمل است.
با دست به دست هم دادن ارگانها، خانوادهها، خیرین و ... اعتقاد من بر این است که با وجود روحیه و اصالتهای موجود در جامعه، ما زودتر از دیگر جاهای دنیا نتیجه خواهم گرفت و من آیندۀ این کار را خوب میبینم.
در ضمن در حوزۀ تولید علم بسیاری از دستگاها همت کردهاند. که من در همین جا از آنها نام میبرم. دستگاههایی مانند پلیس، دانشگاه علوم پزشکی، سازمان زندانها، دستگاه اطلاعات، قوۀ قضاییه، شهرداری و ... حتا اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز با ایجاد کارگاههای آموزشی در این زمینه اقدام کرده است. اما هنوز اقشار و لایههای اجتماعی جامعۀ ما مانند خانوادهها به این امر حساس نمیباشند. این شتری است که امکان دارد در خانۀ هر کسی بخوابد.
یا بسیاری از اصناف و مشاغل ما حاضر به استخدام و به کار گیری افراد معتاد که حتا درمان شدهاند نیستند وآنها را به راحتی طرد میکنند.
این وظیفۀ اجتماعی ماست و به نظر من برکت کار ما همین است که دست اینگونه افراد را بگیریم.
با توجه به اینکه بحث قاچاق، مصرف و مبارزه با مواد مخدر تمام نمیشود. اما ناگفته، نادیده و یا نا شنیدهیی در این گفتوگو باقی مانده است؟
علاوه بر تشکر از نشریه و خبرنگارانی که طی سالهای گذشته پای ثابت نشستهای خبری نیروی انتظامی بودهاند. همکاری با رسانهها افتخاری است برای شخص بنده.
کما اینکه رسانه یک حوزۀ اثر بخش در این زمینه است و من از رسانهها میخواهم که در این حوزه و آسیبهای اجتماعی ورود پیدا کنند و در عین حال ما بایستی بدانیم که ام الفساد تمامی آسیبهای اجتماعی اعتیاد است و اگر ما اعتیاد را در اولویت قرار دهیم منشا بسیاری از مشکلات به ویژه کاریهای موجود در سطح جامعه مانند سرقت، طلاق، فقر، اختلافات خانوادگی، افسردگیهای اجتماعی و ... که منشا آنها اعتیاد است قابل رفع و حتا پیشگیری هستند.
زیرا امروز در دنیا به اعتیاد به عنوان یک بیماری نگریسته میشود و برای اصلاح آن وقت گذاشتهاند و امروز به نتایج مطلوبی رسیدهاند.
ما هم بیاییم به هم کمک کنیم. زیرا ما هم در کشورمان ظرفیتهای خوبی داریم، ما مردم خوبی داریم. در ماههایی مانند ماه مبارک رمضان یا محرم در مساجد و تکیهها میتوان در این زمینه اقدامات خوبی انجام داد.
همانطور که خیلی از کارهای خیری را انجام میدهیم و قطعاً پشت این کار یک نیت خیر وجود دارد میتوانیم همین مبالغ را در جایی سرمایه گذرای کنیم و یا با در اختیار گذاشتن هزینۀ آن برای اینگونه افراد آسیب دیده آنها را به جامعه باز گردانیم و علاوه بر نجات وی خانوادۀ او را هم نجات بدهیم و آنها را از آوارگی و فقر برهانیم.
که به نظر من ثواب و خیر اینگونه کارها بیشتر از دادن خوراک است و علاوه بر آن این دو در کنار هم میتوانند بسیار موثرتر و بهتر باشند.
پس در این زمینه من از خیرین خواهش میکنم که به ما کمک کنند. به نظر من ما مردم کرمان بایستی نگرشمان را نسبت به مواد مخدر منفی کنیم و نگذاریم که این مبحث در محافل خانوادگیمان به یکی از بحثها و تفریحات تبدیل شود.
به نظر من جمع کردن آن محبت است و میتوان با کارهایی مثل قصه گفتن و کتاب خواندن، کوه پیمایی و پیاده روی و امثال هم را ترویج و جایگزین کنیم.
من به عنوان یک کرمانی از تمامی هم شهریها میخواهم که نگرش و نگاهی را که تا به امروز منفی نبوده و سبب شده که آسیبهای زیادی نصیب ما شود، عوض کنیم و این کار به نظر من یک گام بزرگ است که میتوانیم در این زمینه برداریم.