اوکراین دروازه ی کرملین

اوکراین دروازه ی کرملین
بهادر میرحسینی


پس از فروپاشی شوروی و ظهور کشورهای تازه استقلال یافته در شرق اروپا و جنوب روسیه که شامل قفقاز و آسیای میانه می‌شود، روسیه دوباره از دل این اتحاد جماهیر متولد شد. در حقیقت پس از سقوط سلسله‌ی تزارها در روسیه و چند صباحی حکومت جمهوری با تلاطم، بلشویک‌ها در این کشور قدرت را به دست گرفتند و پس از چندی جنگ‌های داخلی که بیشتر میان هواخواهان نظام پادشاهی ساقط شده و هواخواهان جمهوری نیروهای چپ بود؛ عنان قدرت را به دست گرفتند و بر اساس یک نظام سیاسی تعریف شده برای خود تشکیل اتحاد جماهیر شوروی را اعلام کردند.
پس از آن که میخاییل گورباچف دست به اقداماتی در جهت شفاف سازی و باز کردن فضای سیاسی، اقتصادی انجام زد؛ نتوانست نظام حاکم را حفظ کند و در نتیجه در پارلمان روسیه انحلال اتحاد جماهیر شوروی را اعلام کرد.


از آن تاریخ به این سو و تا زمان قدرت گیری ولادمییر پوتین به عنوان کفیل ریاست جمهوری پس از اعلام کناره گیری بوریس یلتسین، وی در صدد بازسازی قدرت مسکو برآمد.
پس از یک سلسله اقدامات این افسر سابق نیروهای امنیتی شوروی سابق به نام کا.گ.ب و تثبیت قدرت مسکو در کشور و خودش در مسکو برای بازسازی قدرت روسیه در جهان اقدام کرد.
زیرا پس از فرو پاشی شوروی و فرو ریختن بلوک شرق حوزه‌ی نفوذ روس‌ها میان برخی قدرت‌ها به ویژه کشورهای غربی تقسیم شد و سبب شد تا بیشتر این کشورها اگر نه در یک زمان واحد ولی به مرور زمان به سمت غرب و سیستم بازار اقتصاد آزاد گرایش پیدا کنند.
اما در این میان اندک کشورهایی مانند لیبی، سوریه، اوکراین و بلاروس هم‌چنان در حلقه‌ی دوستان مسکو باقی ماندند.
با ظهور بهار عربی و انقلاب‌ها و قیام در این کشورها لیبی از این حلقه خارج شد و در حقیقت پافشاری روسیه در مورد سوریه و حفظ حکومت بشار اسد و باقی ماندن حزب بعث در راس قدرت این کشور نیز تا اندازه‌ی زیادی به همین دلیل است. زیرا مسکو نگران آن است که با سقوط حکومت اسد در دمشق و پایین کشیده شدن حزب بعث از هرم قدرت در این کشور و با قدرت گیری نیروهای مخالف حال چه نیروهای سکولار و چه افراطیون اسلامی روسیه برای دهه‌ها از خاورمیانه بیرون رود و نتواند جایگاه خود را در این منطقه‌ی حیاتی و مهم به ویژه در زمینه‌ی انرژی از دست بدهد.
زیرا تنها پایگاه باقی مانده‌ی نظامی در خاورمیانه برای روسیه در بندر لاذقیه‌ی سوریه است.
از طرف دیگر با وقوع انقلاب نارنجی در اوکراین و پیروزی هواخواهان غرب و مخالفین بلوک شرق تنها متحد مهم باقی مانده در این منطقه نیزبلاروس بود که با قدرت گیری حزب جدید در اوکراین این کشور نیز دوباره به حلقه‌ی دوستان مسکو بازگشته است.
پس از توافق‌های مقدماتی ایران و گروه 1+5 در ژنو در حقیقت اتحادیه‌ی اروپا و آمریکا برای راضی نگه داشتن کشورهای روسیه و چین دو امتیاز مهم برای این دو کشور قائل شدند.
گسترش حریم هوایی در دریای چین برای پکن و کیف برای روسیه. کشورهای غربی نگرانی این دو کشور را از نظر از دست دادن بازار اقتصادی ایران و بالطبع و در آینده در خاورمیانه در صدد جبران و یا شاید دل‌جویی از این دو قدرت شرقی برآمدند.
اما این بار اوکراین وجه المصالحه‌ی میان اتحادیه‌ی اروپا و روسیه و یا همان اتحادیه‌ی گمرکی روسیه شد. با ارایه‌ی پیشنهاد پیوستن اوکراین به قرار داد تجاری و بازرگانی اتحادیه‌ی اروپا، این اتحادیه به مسکو اعلام خطر کرده و به همین دلیل با اعلام مخالفت روسیه با پیوستن اوکراین به این بازار حریم اقتصادی و سیاسی خود را در این منطقه حفظ کرده است.
آن‌چه که در کیف و طی روزهای گذشته رخ داده است اعلام قدرت این دو نهاد سیاسی، اقتصادی رقیب در این منطقه است.
نگرانی مسکو در مورد اوکراین همانند نگرانی مسکو در مورد سوریه است. زیرا روسیه نمی‌خواهد تا آن‌چه که در لیبی رخ داد و کشورهای غربی با استفاده از غفلت مسکو، لیبی را از حلقه‌ی یاران روسیه خارج کردند در مورد اوکراین نیز رخ دهد. زیرا این بار خطر برای مسکو بسی بیشتر و با عواقب بیشتری خواهد بود، زیرا با خروج کیف از این حلقه، اتحادیه‌ی اروپا و به دنبال آن ناتو به پشت دروازه‌های مسکو خواهند رسید.
بازگشت پژو به ایران و ابراز تمایل دولت حسن روحانی برای از سر گیری سرمایه گذاری‌های هفت شرکت نفتی که پس از اعمال تحریم‌ها از ایران خارج شده بودند، زنگ خطری برای پکن و مسکو بود است تا این بازار تشنه و پر سود دوباره در اختیار غرب قرار گیرد.

آخرین مطالب
آمار بازدیدکنندگان سایت
1227791
امروز
دیروز
هفته جاری
هفته گذشته
ماه جاری
ماه گذشته
بازدید کل
2499
1181
5841
1220432
8870
16017
1227791

آی‌پی شما: 52.14.8.34
امروز: چهارشنب، 05 ارديبهشت 1403