آیا خاور میانه بعد 6 دهه باز تقسیم میشود
آیا خاور میانه بعد 6 دهه باز تقسیم میشود
منصور میرحسینی
روند اتفاقات در خاورمیانه، ادامهی درگیریها در سوریه و به نوعی عراق و مصر و همچنین گرم بودن آتش تغییر در لیبی در شمال آفریقا از یک طرف! و تنش بین افغانستان و پاکستان از طرف دیگر که بعد از هفت دهه، زمان و باز روشن کردن آتش نفاق بین افغانستان و پاکستان باز همان اختلاف مرزی آن دو از طرف دیگر!
همچنین تنش و نا امنیها در بحرین و جنوب عراق به بهانهی شیعه و سنی در میانهی این اتفاقات، آیا سناریوی چه نمایش نامهیی را رقم میزند؟
آیا باز شبیه همان آشوبهای بعد از سقوط عثمانی و ضعف حاکمان دیگر منطقه که نتیجهاش تقسیم کشورهای بزرگ خاورمیانه به کشورهای لی لی پودی نیست؟
آیا سوریه بخاطر درگیری بیش از دو سالهی داخلی و باز شدن پای دیگران از فرا منطقهی جغرافیایی این محدوده و هم زمان بودن با اتفاقات عراق، مصر و لیبی باز همان سناریو تقسیم این کشورها نیست، دخالت ابرقدرتها و چانه زنی آنها با هم و حضور مستقیم و غیر مستقیم این ابر قدرتها در امور داخلی کشورهای منطقه و ایجاد سمپاتی محلی و جلوگیری کشورهای همسایهی دور و نزدیک در این تنشها همه گویای نگرش جدیدی در مرزهای کنونی آنهاست، بر پایی نداهای دموکراسی جوی ابرقدرتی از اعتراضهای کوچک و بزرگ قومیتهای منطقه، ایجاد تنش بین قدرتهای محلی بر اثر تعویض اسم مکانهای تاریخی همه و همه نشان روشن از تغییری بزرگ در منطقه میباشد مگر حرکت درست ملتها و کشورهای جغرافیای کنونی جلوی این تفکرات را بگیرد و یا حداقل به عقب بیندازد. چون، ایجاد حس حاکمیت در سیاست مداران کوتولهی منطقه که به تصور این که تقسیم کشورهای این محدود حاکمان جدیدی میخواهد و شاید یکی از این حاکمان یکی از همین به اصطلاح سیاست مداران خودشیفته میشود، ایجاد و قدرت گیری پانترکیسم در گوشهیی و پان عربیسم در مکانی و از همه بزرگتر حساسیت برانگیزتر از همه کردهای منطقه که در چهار کشور همسایه هم در این منطقه آنچنان نقاقی را در این محصروصه میکارد که درختی وحشی بی روشن بودن اینکه پیوند کدام میوه را ثمر خواهد داد. چنان مشغولیت فکری دولتهای درگیر و به خصوص ملتهایی که سالها در کنار هم بدون نگاه غریبه گونه زندگی کردهاند را به آنچنان وحشتی کشیده که همهی مردم این مکانها را به بلاتکلیفی تخریب کننده کشانده است که جز میوهی مسموم میوهی دیگری نخواهد داد!
منطقهی خاورمیانه بخاطر فرهنگهای ریشهیی قرنها آب خورده از یک طرف و تضادها و تعصبهای قومیتی این مکان در طول مدت باعث ایجاد ادیان تفکرات اثر گذار و همچنین قومهای فراوان در این منطقه گردیده که در هیچ کجای جهان وجود نداشته و اگر هم بوده در سطحی بسیار کوچکتر!
به طور مثال در اروپا هم این نوع حرکتها وجود داشته ولی تفاوت بی حدی با خاورمیانه داشته که با ایجاد یکی دو جنگ بزرگ حل شده و کشورهای به وجود
آمده مردم و حکومتها اکنون به نوعی ایجاد خودنگری رسیدهاند ...!
ولی چون در این منطقهی خاورمیانه هر کدام از اقوام ریشهدار زمانی حکومتهای بزرگی در این مکان ایجاد کردهاند هیچ وقت خود را کوچکتر از دیگری نمییابند و این درگیری و تنش تقریباً در مدت حداقل سی سد سال اخیر وجود داشته که باعث ایجاد کشورهای کوچک و بزرگ در این قسمت از کرهی خاکی گردیده و چون هر کدام از حکومتها خواه ناخواه برمیگردند به تفکر ملی گرایی، سعی در گرفتن سرزمینهای جدید میکنند و خود این زمینهیی میشود برای جنگ، تنش حزب سازی و ملی گرایی دروغ و جدایی خواهی کور که این میشود بهانهیی برای دخالت کردن و طمع کردن ابرقدرتها برای بازی دادن این جریانها و از آب گل آلود ماهی گرفتن.
خدا بیامرزد آن روزی که این جوجه حاکمان و یا کتولههای سیاسی باور کنند که کسی شدهاند و قدرتی دارند. آخر این سربازان رژه رونده هر کشوری این چند اسلحه در دست آنها این توهم را بر میانگیزد که میتوانند در جنگی پیروز شوند. همان گونه که صدام حسین خیال این که چون آرتش ایران تصویه شده میتواند ایران را متصرف شود. ولی هرگز به ملتهای این کشورها توجهی درست نداشته و منطقه را به آتش و میلیاردها به ایران و خودش و بقیهی کشورها زیان وارد کرد و نتیجهیی جز نابودی خودش و به هم ریزی عراق نداشت.
نتیجهی این به هم ریزی به احتمال قوی جز تقسیم عراق، سوریه و قدرت گیری جدیدی در منطقه نخواهد داشت و به همین خاطراست که ترکیه چند سال است که رویای عثمانی را در خواب می بیند و زیاد هم بدش نمیآید که این دو کشور همسایه او تقسیم شوند. چون او احساس قدرت بیشتری خواهد کرد. به خصوص به خاطر شکست شدید اقتصادی یونان و یکی دو کشور دیگر منطقه شادی ترکیه را دو چندان کرده، کشوری که در همین چند دههی قبل یکی از مقروضترین کشورهای منطقه و حتا جهان بود.
اکنون بزرگترین کشور مهمان پذیر و توریست منطقه شده و چندین کالا را هم جزو صادرات خود کرده و از خواب کشورهای دیگر منطقه و از گود راندن آنها قدرتی بیشتر گرفته و تورم دو رقمی خود را نیز به تورم قابل تحمل یک رقمی رسانده و اردوغان هم ژست مسلمان مدرن زمان را گرفته از دو سر آب
میخورد.
اینها همه دلایل بزرگ و وحشت بزرگتر را باعث میشود که حتا اسراییل هم با تقسیم سوریه و کوچکتر شدن این کشور غیر مستقیم حمایت میکند و در همین زمان که دولت مرکزی سوریه درگیر جنگ داخلی است، اسراییل هم از درگیر شدن حزب اله در سوریه و ضعف آنها استفاده میکند و شهرک سازی جناحی خود را گسترش داده!
این نگاه ژرف و عمیقتر را بر میتابد تا اینکه تاریخ جنگهای ناخواستهی ایران روسیه و جدایی شهرهای شمال ایران جنگ اول جهانی و تقسیم عثمانی و جنگی حقیقی و یا در سایهی هند و پاکستان، عراق و ایران، عراق و کویت، عربستان و یمن و خیلی دلایل دیگر را اگر درست بررسی کنیم به همین نتیجه میرسیم که ابر قدرتها برای این منطقه خوابی جدید دیدهاند.