دورۀ بعدی ریاست جمهوری، آغاز خوشه چینی از برجام خواهد بود
جعفر محمدی / عصر ایران
جریان تمامیت خواه که از اصولگرایی نیز عبور کرده است- تمام هم و غم خود را معطوف این کرده است که نگذارد حسن روحانی بار دیگر رییس جمهور شود؛ آنها مدتهاست که ساز "روحانی اولین رییس جمهور تک دورهیی" را کوک کردهاند.
از این روست که این بار، موتور رقابتهای انتخاباتی، زودتر از همیشه روشن شده است و تخریبهای وسیع که "آمیختهیی از راست و دروغ" یا "دروغهای محض" هستند، شکل گرفتهاند.
از قراین و شواهد نیز بر میآید جریان تمامیت خواه تمایل دارد انتخابات ریاست جمهوری 96 "در فضای آلوده و غیراخلاقی که نتوان سره را از ناسره تشخیص داد" برگزار شود؛ برای آنان چیزی سختتر از "رقابت در یک فضای سالم، عقلانی و مستدل" نیست.
اما چرا دستور کار اتاقهای عملیات جریان تمامیت خواه، حذف زود هنگام روحانی است؟ و چرا این بار، بیش از هر زمان دیگری و زودتر از همیشه، خود را به آب و آتش میزنند؟
پاسخ را باید در کلید واژۀ "برجام" جستوجو کرد؛ کمی به عقبتر بر میگردیم به زمانی که در دولت قبل، سیاست هستهیی دولت و موضع گیریهای بین المللی رییس جمهور وقت، ایران را روز به روز منزویتر میکرد و هر چند ماه یک بار، یک تحریم علیه ایران شکل میگرفت بدان حد که در نهایت سیستم بانکی ایران هم از نظام مالی دنیا جدا شد و عربستان، سهم ایران را در بازار نفت گرفت.
این وضعیت، چنانچه افتد و دانی، همچنان ادامه داشت و ایران روز به روز تحت فشارهای بیشتری قرار میگرفت که مردم ایران در اقدامی تاریخی، تصمیم گرفتند به این روند پایان دهند و کشورشان را به جهان بازگردانند.
این شد که 24 خرداد 92 شکل گرفت و روحانی که با شعار "لغو تحریمها" کاندیدا شده بود، رییس جمهور شد. او در اولین تصمیم راهبُردیاش، پروندۀ هستهیی را از شورای عالی امنیت ملی گرفت و به وزارت خارجه و مشخصاً دیپلمات کارکشتهیی به نام محمدجواد ظریف سپرد.
بعد از آن، مذاکرات ایران و 1+5 در فضایی جدید شروع و در نهایت توافق هستهیی (برجام) وارد فاز اجرایی شد.
برجام به عنوان سند گشایش، "نقطۀ آغاز" حرکت جدید اقتصاد ایران است و کسانی که سرسوزنی اقتصاد میفهمند به خوبی میدانند که این، روندی "زمانبر" است: از پروسههای بروکراتیک گرفته تا بازپس گیری بازارهای از دست رفته و از همه مهمتر، ایجاد تدریجی اعتماد در "جامعۀ جهانی ترسیده از ایران" برای معامله و سرمایه گذاری در ایران.
اگر مخالفان داخلی و خارجی برجام (دلواپسان از یک سو و صهیونیستها و سعودیها از دیگر سو) نتوانند مانع از اجرای برجام شوند، نتایج آن "به تدریج" در اقتصاد ایران "ملموس" خواهد شد و از این رو، دورۀ بعدی ریاست جمهوری، آغاز خوشه چینی از برجام خواهد بود.
این نکتهیی است که جریان تمامیت خواه به خوبی بر آن واقف است و طبیعتاً تمایل دارد بر سر سفرۀ آمادۀ برجام بنشیند. در واقع، این جریان که روزگاری کشور را گرفتار تحریمها کرد، بعد از اینکه جریان دیگری تحریمها را لغو نمود، میخواهد ثمره چین زحمات دیگران باشد و خود را موفق جلوه دهد.
اما این تمام ماجرا نیست؛ جریان تمامیت خواه میداند که اگر دیر بجنبد و مردم را از اطراف روحانی پراکنده نکند، نه 4 سال دیگر، که دستکم باید برای 12 سال، هوس ریاست جمهوری را از سر بیرون کند.
علت نیز مشخص است؛ اگر روحانی فرصت بیابد کار آغاز شدهاش در لغو تحریمها را ادامه دهد و مناسبات اقتصادی ایران با جهان را عملیاتی کند و با بهره گیری از فضای جدید، سر و سامانی به اقتصاد و معیشت بدهد، به احتمال قوی و منطقی، رییس جمهور بعدی نیز از جریان نزدیک به او خواهد بود و این یعنی، وداع دراز مدت برای تشنگان قدرتی که ثمرۀ حضورشان در دولت، تحریمهای فراگیر ایران بود.
بر این اساس، جریان تمامیت خواه که چیزی برای از دست دادن ندارد، تمام توان مشروع و نامشروع خود را به کار گرفته است و در ماههای منتهی به انتخابات نیز بر تنشها دامن خواهد زد تا "به هر قیمتی که شده" هم روحانی را بر زمین بزند و سر سفرۀ دوران بعد از برجام بنشیند و هم کابوس 12 سال دوری از پاستور را رفع و رجوع کند.