نقشۀ جدید خاورمیانه
منصور میرحسینی
در طول سه چهار سال گذشته در چندین مقاله با برسی عوامل و شواهد تاریخی بهخصوص سیسد سال اخیر گفته شد که اگر دقتی در کنه اتفاقات داشته باشیم متوجه میشویم:
بعد از اینکه حکومت عثمانی و در جوار این حکومت، حکومت ایران که در هر صورت دو قدرت اصلی این محل بودند و در عین حال عثمانی با جنگهای مکرری که با دول مختلف اروپایی آنزمان و روسیه داشت تقریباً همۀ این جنگها را برنده بود و دولتی و کشوری مقتدر در این قسمت از جهان بهوجود آورده بود و در راستای این جنگها قسمت بزرگی از اروپا و آسیا را در تصرف خود داشت و همۀ مردم اروپا را به وحشت انداخته بود چون همۀ دول همسایۀ عثمانی قسمتی از سرزمین خود را در جنگهای میان عثمانی و خودشان از دست داده بودند، و همچنین کشور بزرگ ایران که از مرز هند و چین از یک طرف و از طرف دیگر خود عثمانی و همچنین تا قسمتی از دریای سیاه و جنوب فعلی روسیه و تمامی شیخ نشینها و تمامی شمال خلیج فارس و دریای مکران یا دریای عمان تا قبل از زمان قاجاریه و جنگهای ایران و عثمانی که باعث شکست و پیرزیهای که این دو کشور با هم داشتند و قسمتی از کردستان و قسمتی از آذربایجان به تصرف عثمانی درآمد در اختیار داشت، که اگر این دو دولت عقلانیت بهخرج میدادند و بهخاطر سنی و شیعه با هم در تضاد نبودند، بعد از جنگهای جهانی اول عثمانی به نابودی کشیده نمیشد و بعداً ایران هم با بازیهای انگلیس و فرانسه زمان ناپلئون و همچنین جنگهای ایران و روسیه که در ابتدا صورت مذهبی داشت ایران با فتوای مذهبیون این کشور برای دفاع از مسلمانان روسیه وارد جنگی بیهوده نمیشد و بیش از یک سوم ایران آنزمان را از دست نمیداد، شرایط نوین جهانی را بدون ایران و عثمانی دو قدرت واقعی منطقه رقم نمیزدند که این عاقبت نصیب ما شود، و این انگلستان است که با بازیهای مختلف در طول سه قرن گذشته از نقطه ضعفهای ما استفاده میکند و هر روز با ترفندی بازی جدید این کشورهای منطقه را کوچکتر، بی اثرتر و خرابتر کند و هر روز با برنامه ریزی ورود به حاشیۀ جنوب خلیج فارس شیخ نشینهای منطقه را که همه حتا هنوز که هنوز است اقوامشان در قسمت شمالی خلیج فارس بهخصوص استان فارس و بوشهر زندگی میکنند و ایرانی هستند و محروصه درست کند. که اکنون سودای چندین جزیرۀ خلیج فارس ادعای مالکیت کند. با ترفندهایی آنچنان دشمنی با هم داشته باشند، تا هر زمان که احساس کردند میتوانند تحریک ایجاد کنند، بازی دربیاورند و همانگونه که مشهور است در دویست – سیسد سال اخیر مرزی تشکیل نشده مگر انگلستان در آن دخیل باشد، از ایجاد کشور اسرائیل، کشورهای جنوب اروپا، شیخ نشینهای جنوب خلیج فارس، بعد از شکست از هند تشکیل پاکستان و بعد بنگلادش و قسط و الهذا!! اما اکنون آیا هیچکس در این مورد که بعد از جنگ هشت سالۀ ایران و عراق که دنیا به نوعی به نتیجۀ واقعی خود نرسید ولی در نگاه و خواست اول ویرانی، تهی دست کردن این دو کشور به خواستۀ اولیۀ خود رسید و بعد از از بین بردن قدرت واقعی منطقه که بی شک ایران و بعد عراق بود نوبت به لیبی و سوریه رسید و زمانی که این دو کشور را نیز به ورطۀ نابودی کشاند بازی جدیدی در قسمتهای ضعیف این دو کشور بهصورت ایجاد دولت اسلامی که همان داعش باشد شروع به بازی کرده و همانند بازی شطرنج که طرف مقابل به حریف خود چند مهره را به کشتن میدهد تا نقشۀ خودش را اجرا کند، لیبی را سرگرم خودش کرده و نفت این کشور را توسط شرکتهای چند ملیتی میبرد، و باز در کشور سودان نیز با ترفندی دیگر با دو پاره کردن، قسمت نفتی را یک طرف و قسمت فقیر بیدارایی را در طرف دیگر گذاشت که این دو کشور سوری همیشه در کشاکش باشند و شرکتهای نفتی کار خودشان را بکنند ؟
باز در این بازی جهانی که کوچکترین جابهجایی از زیر دوربینهای ماهوارهیی پنهان نمیماند جمعیتی تشکیل شده که با کلی سلاحهای سنگین و نیمه سنگین ناگهان زاییده میشود قسمتی عظیمی از عراق و سوریه را در تصرف خود در میآورد و آمریکا هم با حملات هوایی خود بخشهای بزرگی از داراییهای این کشور را به اسم دفاع از کشور میزبان به نابودی میکشد و صحنه هم طوری دکوربندی شده که تو خوشحال هم میشوی که دارند از من دفاع میکنند و بعد از سکوت چند ماهه باز ناگهان یکی از شهرهای عراق را به تصرف در میآورند و همه را در موقعیت بد قرار مدهند، هزینههای مخارج جانی و مالی هنگفتی هم به گردن ایران میگذارند. چون اگر دخالت نکنند بازی را کامل باخته است، همانگونه که در افغانستان روشن شد و همچنین به دفعات در عراق هیچ کشوری در این منطقه بدون نگاه ایران نمیتواند کاری انجام دهد؟ و اکنون کم کم شرایط داعش بهجایی میرسد که دو کشور این منطقه عربستان و ایران از یک طرف و ترکیه هم از طرف دیگر با رویاپروریهای اردوغان و رویای عثمانی جدید که در مقالههای سه سال گذشته بیان شد در این چنبره گرفتار شوند که هم نیروی مالی و هم نیروی فیزیکی این کشورها به کار گرفته شود و باز بازار اسلحۀ دنیا گرم شود و به این صورت که مشاهده میشود بازی پنهان و آشکاری که با قدرت داعش به حرکت درآمده، نگاه آخر ایجاد کشور بسیار تندروی اسلامی در منطقه است که همۀ این محدوده را چند صباحی سرگرم کنند و داراییهای منطقه را به هر صورت ممکن نابود کنند و با ایجاد دولت فوق الذکر استخوان لای زخمی باقی گذاشته باشند، تا همیشه با اندک حرکتی درد و سوزشی جانگاه در تمامی وجود این منطقه احساس شود و با ترفندهای قومگرایی در این محدوده و با از هم پاشیدگی و ایجاد کشور کوچک دیگری را در این کشورهای مطرح خاورمیانه پرورش دهند و همانگونه که قبلاً نیز ذکرش آمد اگر بازی را بلد نباشیم آیندۀ بسیار وحشتناکی در خاورمیانۀ جدید خواهیم داشت.