حقیقت واژه دیو در اساتیر ایران
همانطور که قطعاً شنیدهاید در جامعه کلماتی نظیر دیو، پری و یا جن به میان آورده میشود که اکثراً ارتباط با عوالم ناشناخته نظیر عالم خواب، دردهای روحی و یا مشاهدات مجهول الحال سر و کار دارند و هیچگاه حقیقت آنها مطلقاً برای انسان روشن نمیشود.
به همین دلیل شاید تمامی این اساتیر یا شاید هم حقایق تا ابد بی اثر باقی مانده است و هیچکس حتا به آنها فکر هم نکند.
اصالت واژهی دیو به کتاب اوستا که توسط زرتشت؛ پیامبر تعلق دارد. این واژه هیچ مفهومی به جز باطن تخریبگر و نفس شهوت گرای انسانی ندارد که در اسلام میتوان دیو را معادل نفساماره و لوامه قرار داد. البته در مزدیسنا هر دیو نیک و بد خود به زیر شاخههایی تقسیم میشود که هرکدام انسان را به گناهی از پیش تعیین شده یا تعیین نشده (جبری یا اختیاری) تحریک میکنند یا حتا از آن باز میدارند اما چرا امروزه از دیو به عنوان موجودی عظیم الجثه، ترسناک و شاهنامهیی یاد میشود؟ دلیل آن این است که در عهد ساسانی تابویی از دیو بد برای زرتشتیان در ایران ایجاد شده بود که همه آنها را از باطنهای پلید و گناه آلود دور میساخت و از همین رو این تابو به مرور زمان گناه را در قالب یک موجود وحشی و هیولای تخریبگر نشان میداد که مردم باید برای حفظ خود و زندگیشان از آن فراری میبودند.
در واقع در مرور زمان، کردار بدِ انسانها که خود یک دیو بود در قالب یک هیولا در ذهن مردمان نقش بست و آنها را از گناه فراری داد. از همین رو امروزه با ذکر واژه دیو موجودی عظیم الجثه با ظاهری خشن، ترسناک و همچنین توحشی وصف ناپذیر در ذهن مردم نقش می بندد!
مسلماً ایرانیان در طول تاریخ بسیار توانستند این مسأله را دربارهی مفهوم اصلی دیو درک کنند اما حقیقتاً برای ذهن و تخیل سرای مردم ایران بهتر بود که بپذیرند دیو یک موجود غول آسا و ترسناک است که برایشان خطرناک است و باید به جنگ آن بروند.
از همین رو فردوسی در شاهنامه از همین تخیل بهره گرفت و شخصیتهایی نظیر دیو سپید را خلق کرد. البته چندان هم تخیلی به نظر نمیرسند، زیرا در طول تاریخ انسانها و حتا حیوانات شبه انسان بسیار زیادی بودهاند که جثه و هیکل بسیار بزرگتری نسبت به دیگر اشخاص اطرافشان داشتند که میتوان به جالوت در داستان حضرت داوود موجود در تورات، رستم در داستانهای تمدن سومر، شاهنامه و ... اشاره کرد که بسیار درشت اندام بودهاند اما اگر در هر دو داستان دقت کنیم، متوجه میشویم نمیتوان دیو را به انسان نسبت داد، چرا که رستم خود دیوان را به قتل میرساند و مردم را آزادی میبخشد. پس باطن دیو را شاید بتوان مطلقاً متعلق به روح ناپاک انسان و یا انسانِ بد کردار دانست.