خانه‌ دوست کجاست؟

راه و رسم دمکراسی و شیوه‌ی  کار در زمان مناسب

منصور میرحسینی
بعد از چند زمانی که خانه‌ی مطبوعات در کما به سر می‌برد، در اثر پی‌گیری‌های مسئولین به‌خصوص فرشد فلاح و زحمات بی حد خسته کننده‌ی  سید ابراهیم یزدی، و بعد از چندین دفعه اقدام در قبل از این با کوتاه بینی عده‌ای و جناح کشی و جبهه‌سازی، خانه‌ی‌مطبوعات، تشکیلش به سامان نرسید تا این‌که در تاریخ پنج شنبه 27/9/1393 بعد از چندین بار تجدید وقت برای اسم نویسی و تمدید مهلت عضو یت د رخانه‌ی مطبوعات و رسیدن به 299 نفر و همچنین ثبت‌نام داوطلبان برای انتخابات و قبول عده‌ای از همکاران در انتخابات هیأت مدیره‌ی این خانه چند نفر اسم نوشته و ثبت نام کردند و

بعد از چندین دفعه زیر و رو شدن و پایین و بالا شدن، 21 نفر در رده‌های مختلف کاندیداتوری این انتخابات را قبول کردند و در روز 27/9/1393 سید ابراهیم یزدی با همه‌ی زحمت رو سفید از کار درآمد و جمعیت قابل ملاحظه‌ای جمع شدند و با وجود این‌که عده‌ای سعی در شرکت نکردن و جلوگیری از به حد نصاب رسیدن بودند تیرشان و سرشان به سنگ شکست خورد و جلسه با تعداد قابل قبولی رسمیت یافته و لیست انتخابات اعلام و به رویت همگی گذاشته شد و رای گیری در کمال سلامت شروع شد. ولی وقتی دوستان از قبل فرق انتخابات مجلس، شورای شهر و ریاست جمهوری را با این انتخابات نمی‌دانستند گروه گرایی کردند و چند ماه در این زد و بند بودند که گروه خاصی را به انتخابات تحمیل کنند که البته خود به خود چند نفر از لیست این عزیزان به خاطر شرایط اجتماعی و نوع کار چه در لیست این دوستان بودند و چه نبودند، انتخاب می‌شدند.
ولی هر کاری باید چندین دفعه اتفاق بیفتد تا به نتیجه‌ی مطلوب برسد و عزیزان من این انتخابات که برای شعار دادن وعده‌های جاده سازی، سد سازی، کارهای عام المنفعه و غیره نیست و نه جبهه کشی برای کارهای عمرانی و جذب رای از توده‌ی مردم که هر کس توانست وعده‌های بهتر و شرایط بهتری راارائه دهد، مردم به طرف او کشیده شوند و به وی و یا گروه او رای دهند.
عزیز من این انتخابات از گروهی همکار هم حرفه برای جمعی عاشق بدون و به‌دور از سیاست و سیاسی بازی است. چه اکثر این عزیزان هنوز راه و رسم سیاست را نمی‌دانند. بیشتر یا سیاست زده شده هستند و یا بازیچه سیاست مندان. در هر صورت سیاست و سیاست بازی مال جای دیگری است. چه اگر روزنامه نگاری و ژورنالیستی سیاست زده شود و سیاسی عمل کند در کار نشر و نگارش مطبوعه‌اش دیگر روزنامه نگار نیست و مرگ مطبوعه‌اش راباید ببیند. چه اگر آن جبهه و سیاستی را که دنبال می‌کند برنده شود دیگر تریبون آن مجموعه است و بولتن تبلیغی آن جناح و اگر بازنده شود که دیگر چوب دو سر طلاست و دیگر تا زمان کنار رفتن آن جناج و گروه سیبل همه‌ی جامعه خواهد شد و دیگر به هیچ عنوان روزنامه نگار نمی‌تواند باشد و اگر در هیإت مدیره‌ی خانه‌ی مطبوعات جناح کشی و گروه گرایی و سیاست بازی باشد، می‌شود همان که خودتان ایراد می‌گرفتید.
عزیزان من اکثر شما از نظر سیاست و دیدن شرایط مختلف اجتماعی هنوز جوان و نوجوان هستید. مگر تعداد محدودی که سنی از آن‌ها گذشته و چند پیراهن در این کار پاره کرده‌اند. هر چند حرکت و نوگرایی به دست جوان‌ها صورت می‌گیرد و باید بگیرد ولی با تجربه‌ی گذشته و مدیریت درست و انرژی نو.
امید که در اداره‌ی خانه در صورت شروع کار، جناحی و خود محوری انجام ندهند که در هر صورت زیر ذره بین هستند و روزنامه نگار باید بدون انگ سیاسی و جبهه گرایی باشد تا بتواند در قدرت کامل و با قدرت کامل آزاد و آزاده باشد تا بتواند مسئولین را نقد کند و به چالش بکشید و همه را مجبور به جوابگویی به اجتماع کند و همچنین شما عزیز بنده اول سعی در به سامان رساندن خانه کنید و هم خانه‌های خوبی جذب کنید و خود را که هم مدیر مسئول و هم صاحب امتیاز و هم خبرنگار و نویسنده هستید بدون حس مالکانه‌ی بزرگواران عمل کنید تا هر روز مانند نهال بادمجان جابه‌جا نشوید و خود را ثابت کنید و جامعه و مسئولان بزرگوار را مجبوربه قبول خودتان تا کلامتان آتشین و حرفتان نافذ و قادر به راه خوب کشیدن جامعه و مدیران باشد.
امید توفیق برای همه‌ی شما عزیزان جوان و شجاع و البته باید ذکر کرد: اینکه شما بگویید مرا بنویس و آن‌را ننویس این همان است که شما اختیار مردم را از آن‌ها صلب می‌کنید. همان‌طورکه شما مامور و پیامبر آن‌ها هستید باید به آن‌ها چیزی بدهید نه ازشان بگیرید. 

آخرین مطالب
آمار بازدیدکنندگان سایت
1221821
امروز
دیروز
هفته جاری
هفته گذشته
ماه جاری
ماه گذشته
بازدید کل
287
365
1389
1219680
2900
16017
1221821

آی‌پی شما: 3.15.226.173
امروز: شنبه، 01 ارديبهشت 1403