مراسم رونمایی از کتاب یک جرعه چای سرد

محمد تقی راه پیما
مراسم رونمایی کتاب رسماً می‌بایتس از ساعت 6 عصر روز پنج‌شنبه 29 فروردین ماه 1398 در تالار دکتر ابراهیم باستانی پاریزی در کتاب‌خانه‌ی ملی کرمان شروع می‌شد

ولی شوق دیدار دوستان دعوت شده در مراسم رونمایی چنان بالا بود که از ساعت 5 عصر عده‌ی زیادی از دعوت شدگان در تالار حضور یافتند و با هم، چنان گرم گفت‌وگو شدند که اندکی از ساعت 6 عصر گذشته بود که مراسم با قرائت قرآن مجید شروع شد. سپس سید رضا خضرایی مجری شروع مراسم را رسماً اعلام کرد. ابتدا خود تحلیل کوتاهی برکتاب یک جرعه چای سرد را بیان داشت. گفت: چون واحد شمارش چای فنجان است اگر نام کتاب یک فنجان چای سرد نام گرفته بود به نظر وی خیلی بهتر بود. سید رضا خضرایی پس از خواندن شعر سرو کاشمر از گروه موسیقی انس با حافظ که با شرکت برادران دهقان نوازنده تنبک و تار دعوت به عمل آورد، تا در شروع مراسم قطعاتی از موسیقی سنتی بدون آواز برای حاضران بنوازند.
آن‌ها هم سنگ تمام گذاشتند و حاضران را به وجد آوردند. بعد از اتمام موسیقی سید رضا خضرایی بیوگرافی کوتاهی را از بهادر میرحسینی با این شرح قرائت کرد. متولد 21 فروردین 1361 در شهر کرمان ، در سال 1385 که دانش‌جوی مقطع کارشناسی حسابداری دانشگاه آزاد سیرجان بود تصمیم گرفت وارد کار مطبوعات شود، سال 1386 فارغ التحصیل شد. در همان زمان هفته نامه امرداد ارگان زرتشتیان مقیم تهران را از دکه‌ی روزنامه فروشی خرید و به این نشریه علاقه‌مند شد. چند مطلب برای آن‌ها فرستاد که همگی در نشریه چاپ شدند. همان سال با نشریه پایان هفته به مدیر مسوولی حسین شهابی هم‌کاری کرد و چند مقاله در این نشریه چاپ کرد. سپس ستون نویس افتخاری نشریه پایان هفته شد و در آخر خبرنگار نشریه پایان هفته هم شد، سرانجام با نشریات زیر هم‌کاری خود را ادامه داد؛ 1- نشریه فردوس کویر به سردبیری حسین سبزه صادقی، 2- نشریه نسل مهتاب به مدیر مسوول سید علی موسوی، 3- نشریه توتیا به میر مسوول عباس افشاری نیا، 4- نشریه فردای سبز به مدیر مسوولی محمد رضا میرحسینی وکیلی، 5- نشریه خط فاصله به مدیر مسوولی محمود وهابی که در این نشریات دبیر هیأت تحریریه، عضو شورای سردبیر، سردبیر و ... بود. 2 دی ماه 1394 مجوز نشریه یک صفحه به اسم بهادر میرحسینی صادر شد که تا هم اکنون هم ادامه دارد.
قرار بود در 21 فروردین ماه که روز تولد بهادر میرحسینی است جشن رونمایی کتاب گرفته شود که موفق نشدند و در روز 29 فروردین ماه این جشن در سالن باستانی پاریزی کتاب‌خانه‌ی ملی گرفته شد.
در پایان شعری از سروده‌های منصور میرحسینی که روند روزنامه نگاری این پدر و پسر را نشان دهد جهت اطلاع خواندگان تقدیم می‌کنم.
ما از اول که ره‌رو این کار شدیم از سحرگاه اولین روز هفته تا پایان هفته و توتیای چشم را سرمه شدیم و به نرمی در مهتاب آهسته قدم زدیم و خط را با فاصله نوشتیم و به امید سبز شدن فردای خود بودیم و همه را صفحه به صفحه، یک صفحه نگار شدیم.
سپس از استاد محمد ذوالعلا نویسنده و منتقد ادبی کرمان و نویسنده کتاب‌های بلوار پارادیس، افغانی کشی، نامه‌هایی به پیشی و ... دعوت به عمل آورد که به جایگاه سخن‌رانی بیاید و تحلیل خود را از کتاب یک جرعه چای سرد ارایه دهد.
ذوالعلا در سخنان خود بیان داشت: 23 داستان در مجموعه کتاب هست که آخرین داستان آن یک جرعه چای سرد نام دارد. وی عقیده داشت که روحیه‌ی داستان‌ها بیش‌تر تمایل به غمگینی دارد و قهرمانان حکایت‌ها بیش‌تر از قشر متوسط شهری هستند که کم امیدی در داستان‌ها نمود بیش‌تری دارد.
پس از مطالب ذوالعلا سید رضا خضرایی از استاد احمد اسدالهی متخلص به شعله دعوت کرد که به تریبون سخن‌رانی بیاید. وی گفت: روز گذشته در مراسم رونمایی کتاب قصه شیدایی نوشته مرتضا خان میرحسینی در سالن بازنشستگی پارک مادر حضور داشت. از شلوغی و آشفتگی در آن سالن شکایت داشت و نظم امروز را در این جلسه قابل سنایش می‌دانست. احمد اسد الهی درباره‌ی چاپ جدید دیوان همایون کرمانی که به عنوان کتاب سال کرمان معرفی شده است مطالبی بیان کرد. سپس درباره‌ی کتاب یک جرعه چای سرد بهادر میر حسینی تحلیلی ارایه داد و در پایان یکی از کتاب‌های بهادر میرحسینی را از بین انبوه کتاب‌ها برداشته و توشیح نمود و با لفظ بهادر خان و بهادر جان به وی تقدیم کرد و آرزوی موفقیت از درگاه خداوند متعال را برای وی خواستار شد. در پایان یکی از شعرهای خود را بنا به درخواست حضار قرائت کرد. پس از پایان سخنان اسدالهی نوبت به حسین سبزه صادقی شاعر، ادیب، روزنامه نگار و ناشر رسید و وی راجع به خاندان بزرگ میرحسینی که از مان صفوی در ایران دوباره پا گرفته‌اند مطالبی بیان کرد. هم‌چنین گفت: یکی از فرماندهان نادر در جنگ هندوستان از خاندان میرحسینی بوده است. حتا بنیان‌گذار بیمارستان باهنر دکتر میرحسینی از خانواده میرحسینی‌ها بوده است. وی از زنده یاد کیومس منشی زاده شاعر ریاضی که از مادری میرحسینی زاده شده بود و سید ابوالحسن صدر میرحسینی نماینده جیرفت در مجلس شورای ملی و شهردار اسبق کرمان نیز نام برد.
وی پس از تحلیلی درباره‌ی کتاب یک جرعه چای سرد سه شعر کوتاه از خود خواند. یک شعر درباره‌ی روزنامه نگاری، یک شعر عاشقانه و آخرین شعر وی یک شعر رویایی بود، تحت عنوان به من چه مربوط تو از این همه زندگی به تنگ آمده‌یی پس از سخنان حسین سبزه صادقی، حسین شهابی به جایگاه سخن‌رانی دعوت شد. وی هم پس از تحلیل کوتاهی درباره‌ی کتاب یک جرعه چای سرد سه شعر از سروده‌های خود را بنا به درخواست حضار شرکت کننده خواند. یکی تحت عنوان داد از این کرگدن وحشی صحرا پیما، یک شعر تحت عنوان خواستگاری و شعری هم به لهجه‌ی رابری خواند. پس از پایان مراسم عده بیش‌تری به جایگاه دعوت شدند و از خانواده میرحسینی هم شامل منصور میرحسینی پدر، نوابه میرحسینی مادر و بهادر میرحسینی نویسنده کتاب دعوت به عمل آمد که در افتتاحیه رونمایی کتاب شرکت نمایند. پس از اتمام مراسم حضار به وسیله‌ی چای و شیرینی پذیرایی شدند و کسانی که تمایل داشتند کتاب را از غرفه‌ی کتاب با امضای نویسنده کتاب تهیه کردند. 
به نظر من بهادر میرحسینی انسان خود ساخته‌یی است که در اثر سعی و کوشش خود و خانواده پله‌های ترقی را یکی پس از دیگری با موفقیت گذرانیده است و در روزنامه نگاری وی که من تا این لحظه شاهد بوده‌ام یکی از نوادر روزنامه نگاری در کرمان است و به جرأت می‌توانم بگویم که بالای 85 درسد زحمت انتشار نشریه یک صفحه که در حال حاضر منتشر می‌شود، به تنهایی بر دوش وی است و بنا به گفته معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد سید محمد رضا دربندی که در جشنواره مطبوعات پارسال بیان داشت: نشریه یک صفحه یکی از موفق‌ترین نشریات هفتگی در سطح ایران است. که بی شک سعی و کوشش بهادر میرحسینی در ارتقای این نشریه حرف اول را می‌زند من بارها به وی گفته‌ام که به امید خداوند در ناسیه‌ی وی چهره‌ی دکتر مصطفا صباح زاده جدیدی را می‌بینیم که به زودی بر تارک مطبوعات ایران خواهد درخشید. به امید آن روز.

آخرین مطالب
آمار بازدیدکنندگان سایت
1225307
امروز
دیروز
هفته جاری
هفته گذشته
ماه جاری
ماه گذشته
بازدید کل
15
1181
3357
1220432
6386
16017
1225307

آی‌پی شما: 3.144.97.189
امروز: چهارشنب، 05 ارديبهشت 1403